سبک زندگی

فرم دادخواست خلع ید مشاعی + راهنمای جامع

خلع ید از ناحیه وراث و دعوی مرتبط دیگر یعنی مطالبه اجرت المثل ملک موروثی از خواندگان دعاوی مذکور از اصول کلی خلع ید از املاک تبعیت می نماد. بنابراین لازم است یکی یا تعدادی از وراث بدون اجازه سایرین متصرف ملک موروثی(اعم از آپارتمان،زمین،خانه،زمین کشاورزی و باغ،سوله و…) گردند و در پی درخواست سایر ورثه ملک موروثی را تخلیه ننمایندو از طرفی منشأ تصرفات خوانده یا خواندگان بر اساس قراردادی مانند اجاره نباشد و تصرفات غاصبانه باشد. بدیهی است در فرض عدم تخلیه و تحویل ملک علی رغم درخواست وراث ،خوانده یا خواندگان دعوی خلع ید از وراث ضامن پرداخت اجرت المثل زمان تصرف نیز هستند.

مباحث اصلی دعوی خلع ید از ناحیه وراث

  • مدارک لازم برای طرح دادخواست خلع ید از ناحیه وراث
  • خواندگان دعوی خلع ید از ناحیه وراث
  • چگونگی اجرای حکم خلع ید از ناحیه وراث

مدارک لازم برای طرح دادخواست خلع ید از ناحیه وراث

دادخواست خلع ید از وراث بایستی با ارائه مدرک مثبت وراثت خواهان و خواندگان دعوی (اگر جزو ورثه باشند) مطرح گردد. این مدرک عبارت است از گواهی حصر وراثت یا گواهی انحصار وراثت که در حال حاضر شوراهای حل اختلاف مرجع رسیدگی به این درخواست و صدور آن هستند. لازم به ذکر است ممکن است خوانده یا خواندگان دعوی خلع ید از ملک ورثه ای ؛اشخاصی غیر از وراث باشند در اینجا نیز لازم است خواهان یا خواهانها گواهی انحصار وراثت را ضمیمه دادخواست خلع ید نمایند. در صورت ارسال اظهارنامه،تصویر اظهارنامه و همین طور سند مالکیت ملک به دادخواست ضمیمه می گردد.بهتر است درخواست ارجاع امر به کارشناس نیز در ستون دلایل درج گردد هر چند معمولاً دادگاه ها راساً برای احراز انطباق تصرف خوانده یا خواندگان بر ملک مورد دعوی و تطبیق ثبتی از نظر کارشناس استفاده می نمایند.

خواندگان دعوی خلع ید از ناحیه وراث

دعوی خلع ید از ناحیه وراث ممکن است فقط منحصر به وراث باشد یعنی خواهان یا خواهان ها و خوانده یا خواندگان خلع ید همگی در شمار ورثه حین الفوت مالک رسمی متوفی باشند. با این حال ممکن است شخصی غیر از وراث به تنهایی یا به همراه یک یا چند تن دیگر از ورثه ،به طور غاصبانه ملک موروثی را متصرف شوند. در این فرض لازم است شخص یا اشخاص بیگانه به همراه وارث یا ورثه غاصب طرف دعوی خلع ید و در صورت لزوم مطالبه اجرت المثل قرار گیرند. توصیه می گردد احتیاطاً همه وراث(مالکین مشاعی )طرف دعوی خلع ید از وراث قرار گیرند.با این حال کسی موظف به پرداخت اجرت المثل است که عملاً مرتکب غصب ملک گردیده است.

چگونگی اجرای حکم خلع ید از ناحیه وراث

با صدور حکم خلع ید و قطعیت آن به درخواست محکوم له(شخص یا اشخاصی که رای خلع ید به نفع آنها صادر شده است) اجراییه صادر و به شخص یا اشخاص محکوم شده ابلاغ می گردد. در صورت عدم اجرای حکم در مهلت قانونی 10 روزه ،حکم دادگاه با دستور دادگاه از طریق ضابطین دادگستری اجرا می گردد. ممکن است به همراه خلع ید،دعوی قلع و قمع و مطالبه اجرت المثل نیز ضمن یک دادخواست مطرح گردد.چگونگی اجرای حکم قلع و قمع و محکومیت به پرداخت اجرت المثل نیز مانند حکم خلع ید است. اما برای اجرای حکم محکومیت به پرداخت اجرت المثل از طریق اجرای احکام ،مقررات قانون مذکور و قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی در مورد توقیف اموال محکوم علیه،ممنوع الخروجی ،اعسار و تقسیط محکوم به اجرا می گردد. شایان ذکر است در مورد ترتیب اجرای حکم خلع ید از املاک مشاعی ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی مقرر داشته است:
« در مواردی‌که حکم خلع ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع مالک قسمتی از ملک مشاع صادر شده باشد از تمام ملک خلع ید می‌شود ولی تصرف محکوم‌له در ملک خلع ید شده مشمول مقررات املاک مشاعی است. »
این بدان معناست که چنانچه وراث در مورد نحوه تصرف ملک مشاعی ورثه ای بعد از اجرای حکم خلع ید و تخلیه ملک و رفع تصرف از غاصب یا غاصبین توافق ننمایند،ملک مشاعی به تصرف هیچ یک از ورثه داده نمی شود و عملا ملک بلااستفاده باقی می ماند!!! این موضوع از مضرات املاک مشاعی است که البته این معضل از ناسازگاریهای متداول در جامعه که عمدتاً ریشه در خودخواهی دارد ناشی می شود و الا مشاعی بودن ملک و شرکت در اموال اصولاً نبایستی مانع کارایی اقتصادی گردد.

در پایان متذکر می گردد می توانید برای استخدام وکیل با شماره 09123978117 در اوقات غیراداری بابت دعاوی مطالبه اجرت المثل،قلع و قمع و خلع ید از وراث تماس حاصل فرمایید.


خلع ید-اجرای حکم خلع ید-خلع ید از ملک مشاع-نمونه دادخواست خلع ید-تفاوت خلع ید و تصرف عدوانی-گروه وکلاس سنا

خلع‌ ید به لحاظ حقوقی عنوان دعوایی را دارد که مالک یک مال غیرمنقول به طرفیت متصرف غیرقانونی مال خود اقامه و از دادگاه تقاضای رفع تصرف غیرمجاز متصرف به همراه تحویل ملک را تقاضا می‌کند.

ارکان تشکیل‌دهنده دعوای خلع ید

الف)مالکیت خواهان دعوا بر موضوع تصرف:

اولین شرط دعوای خلع ید این است که خواهان مالکیت موضوع دعوا را داشته باشد یا از طرف مالک موضوع دعوا سمت نمایندگی یا وکالت داشته باشد بنابراین باید دلایل مالکیت خود را به دادگاه تقدیم کند.

تا دادگاه پس از رسیدگی به دلایل مالکیت و احراز سایر شرایط دعوا در ماهیت موضوع حکم صادر نمایدچرا که رسیدگی به دعوای خلع ید فرع بر اثبات مالکیت است.

در صورتی که اصل مالکیت خواهان محل نزاع واقع شده و دلایل و مدارک کافی برای اثبات مالکیت خود نداشته و مطالب و اظهارات وی حاکی از نوعی ادعای مالکیت باشد که احراز آن منوط به رسیدگی مستقل به این ادعاست، در این‌صورت دعوای خلع ید خواهان به‌تنهایی قابلیت استماع نداشته.

و به استناد ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی قابل رد می‌باشد یعنی خواهان باید به موجب سند رسمی مالکیت خودش را ثابت نماید چون در دعوای خلع ید وجود سند مالکیت دلیل بر تصرف مالک به مال می باشد.

و اگر مالک از طریق مبایعه نامه اقدام به خرید ملک نماید باید ابتدا نسبت به اثبات مالکیت خود نماید و بعدا به موجب رای دادگاه با اثبات مالکیت نسبت به طرح دعوای خلع ید اقدام نماید

ب) تصرف غیرقانونی (غاصبانه) خوانده بر موضوع دعوا:

باید تصرف خوانده دعوا بر مال غیر منقول بر خلاف قانون یا قرارداد و بدون اذن یا اجازه مالک یا قائم‌مقام وی باشد یعنی متصرف باید مال را از تصرف شخص مالک خارج نماید و مالک از دسترسی به ملک خودش محروم بماند در صورتی که تصرفات خوانده در موضوع دعوا عنوان «غاصبانه یا در حکم غاصبانه» نباشد طرح دعوای خلع‌ ید مواجه با ایراد قانونی است.

ج) غیرمنقول بودن موضوع دعوا:

باید موضوع دعوا خلع‌ ید از اموال غیرمنقول باشند در تعریف اموال غیر منقول ماده ۱۲ ق.م. مقرر می‌دارد: «مال غیرمنقول آن است که از محلی به محل دیگر نتوان نقل نمود اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا به‌ واسطه عمل انسان به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقض خود مال یا محل آن شود»

یعنی باید موضوع دعوای خلع‌ ید اموال غیرمنقول چون زمین، خانه، آپارتمان، مغازه باشند نه اموال منقولی چون ماشین و قایق و چون این دعوا غیر منقول است خواهان دعوا می تواند در محل وقوع ملک خودش دعوای خودش را مطرح نماید.

خلع ید,صدور اجرای حکم خلع‌ید از ملک مشاع ملازمه با افراز آن ندارد

خلع ید از ملک مشاع

دعوای خلع‌ ید در ملک مشاع: در مواردی که حکم خلع‌ ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع مالک قسمتی از آن صادر شده باشد از تمام ملک خلع‌ ید می‌شود ولی تصرف محکوم‌له در ملک خلع‌ ید شده مشمول مقررات املاک مشاعی است.

مقررات املاک مشاعی عمدتاً در مواد ۵۷۶ و ۵۸۲ قانون مدنی است که تصرف هر شریک در ملک مشاع را منوط به اذن سایر شرکا دانسته و در صورت نبودن اذن، متصرف ضامن است.

بنابراین محکوم‌له در دعوای خلع‌ ید در ملک مشاعی هنگامی می‌تواند تقاضای تحویل ملک متنازع فیه را به خود نماید که از سایر شرکا اذن داشته باشد.

البته باید به یاد داشته باشیم مالکیت طلق خواهان بر موضوع دعوا شرط اقامه دعوا نیست بلکه مالکین مشاعی نیز می تواند علیه همدیگر دعوای خلع ید طرح نمایند همانطوری که ماده ۴۳ ق.ا.ا.م در این خصوص مقرر می‌دارد:

«در مواردی که حکم خلع‌ ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع مالک قسمتی از ملک مشاع صادر شده باشد از تمام ملک خلع ید می‌شود ولی تصرف محکوم‌له در ملک خلع‌ ید شده مشمول مقررات املاک مشاعی است.»

تصرف ملک ورثه ای توسط یکی از وراث

در صورتی که یکی از ورثه نسبت به تصرف مال ورثه ای نماید سایر ورثه می توانند به طرفیت این ورثه طرح دعوا نمایند در این موارد چون سایر ورثه نمی توانند به سابقه تصرف خودشان استناد کرده و اقدام به رفع تصرف عدوانی نمایند.

در این موارد چاره نهایی این است که وراث باید ابتدا از طریق شورای حل اختلاف اقدام به انحصار وراثت کرده و با اثبات وراثت نسبت به ترکه می توان به طرفیت ورثه متصرف دعوای خلع ید مطرح نمود و درخواست اخراج از ملک را مطرح نمود.

دریافت اجرت المثل زمان تصرف

در صورتی که متصرف در ملک مورد تصرف ورود کرده و این ملک را غصب کند در این موارد مالک می تواند به میزانی که غاصب در ملک بوده را از طریق درخواست کارشناسی از طریق دادگاه اقدام به تعیین میزان اجرت المثل کرده و از شخص غاصب بگیرد که این مورد در زمانی است مالک این حق را از دادگاه نخواهد دادگاه خودش اقدام به مطالبه این حق نمی کند.

تفاوت دعوای خلع ید و رفع تصرف عدوانی

هرچند دعوای خلع ید و رفع تصرف عدوانی جز دعاوی هستند که در صورت اثبات و احراز، منجر به حصول یک نتیجه مشترک برای خواهان می‌شوندوآن قطع تصرفات غیرقانونی خوانده درمالاست؛

لیکن دعوای خلع ید،تقاضای مالک قانونی و مشروع مال، با این مضمون که خوانده به‌صورت غیرقانونی، متصرف مال شده و رفع تصرفات وی را از دادگاه تقاضا می‌کند؛

اما دعوای رفع تصرف عدوانی، ادعای متصرف سابق مال غیرمنقول (اعماز مشروع یا نامشروع و اعماز اینکه مالک باشد یا نباشد)مبنی بر اینکه خوانده جدیداً به‌صورت غیرقانونی، متصرف مال شده و قطع تصرفات لاحق ویرا خواستار می‌شود.

تفاوت در ارکان دو دعوا

دعوای خلع ید و رفع تصرف عدوانی هردو دارای ارکان منحصر به فرد و مربوط به خود هستند که باید ادله تشکیل‌دهنده هر دو دعوا توسط متقاضیان آن‌ها به دادگاه ارائه و توسط محکمه محرز گردد.

ارکان دعوای خلع ید عبارت‌اند از:

  1. اثبات مالکیت خواهان
  2. اثبات تصرفات غیرقانونی فعلی خوانده
  3. اثبات تصرف غیرقانونی بر مال غیرمنقول.

ارکان دعوای رفع تصرف عدوانی

  1. اثبات سبق تصرف خواهان؛
  2. اثبات لحوق تصرفاتخوانده
  3. اثبات غیرقابل قانونی بودن تصرفات خوانده.

بنابراین در دعوای خلع ید، خواهان باید مالکیت خود را ثابت کند؛ ولی در دعوای رفع تصرف عدوانی نیازی به اثبات مالکیت نیست و اثبات سبق تصرف خواهان کفایت می‌کند.

و از سوی دیگرصرف اثبات و احراز تصرفات غیرقانونی فعلی خوانده در دعوای خلع‌ ید کافی است؛اما در دعوای رفع تصرف عدوانی،لحوق تصرفات غیرقانونی خوانده بایدثابت و احراز گردد.

این مطلب را از دست ندهید:الزام به تنظیم سند رسمی ملک

 

دعوای خلع‌ ید در آراء وحدت 

رأی وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور

چون به‌موجب صریح ماده ۱۳۰۶ قانون مدنی عقد وقف صرفاً به‌وسیله شهادت شهود قابل اثبات نیست،از این رو نظر شعبه چهارم دیوان عالی کشور صحیح و منطبق با ماده مزبور بوده است، بدیهی استکه غاصبیت ید متصرف به‌عنوان مالکیت با سبق تصرف به‌وسیله شهادت شهود قابل اثبات است.

این رأی به‌موجب ماده واحده مصوب هفتم تیرماه ۱۳۲۸ کمیسیون قوانین دادگستری مجلس شورای ملی لازم‌الاتباع می‌باشد.قرارهای عدم صلاحیت ضمن اعلام غیرقابل طرح بودن باید با پرونده به مرجعی که در قرار فرجام‌خواسته صالح تشخیص داده شده ارسال گردد.

رأی وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور

نظر به اینکه قانون آیین دادرسی مدنی در چندین مورد به‌موجب ماده واحده مصوب نهم آذرماه ۴۹ اصلاح شده و از آن جمله در ماده ۲۰۲ اصلاحی مقرر گردیده که دادگاهی که قرار عدم صلاحیت اعم از ذاتی و نسبی صادر می‌کند.

مکلف است که پرونده را با رونوشتی از قرار به مرجعی که صالح تشخیص داده، ارسال دارد و در ماده ۵۲۴ اصلاحی که ملاک قابل فرجام بودن بعضی از قرارها می‌باشد قرار عدم صلاحیت که در ماده ۵۲۴ سابق از جمله قرارهای قابل فرجام شناخته شده بود.

حذف گردیده و با توجه به اینکه در شق ۸۰ ماده واحده مذکور ماده‌ای به قانون آیین دادرسی مدنی الحاق شده که بند (ب) این ماده آراء صادره را از حیث قابلیت اعتراض و پژوهش و فرجام تابع قانون مجری در زمان صدور آن دانسته و در بند (ج) همین ماده که در واقع بیان استثنا از حکم کلی مندرج در بند (ب) می‌باشد.

تصریح گردیده که (نسبت به کلیه قرارهای عدم صلاحیتی که قبل از اجرای این قانون از دادگاه‌ها صادر شده و در زمان اجرای این قانون در جریان رسیدگی پژوهشی یا فرجامی است به ترتیب مقرر در این قانون عمل می‌شود؛

بنابراین در مرحله فرجامی نسبت به این قبیل قرارها ضمن اعلام غیرقابل طرح بودن آن‌ها باید پرونده به مرجعی که در قرار فرجام‌خواسته صالح تشخیص داده است ارسال گردد.

این رأی طبق قانون وحدت رویه مصوب سال ۱۳۲۸ برای شعب دیوان عالی کشور در مورد مشابه لازم‌الاتباع است.

خلع ید از ناحیه وراث

حالت اول؛ این است که شما خریدار ملکی هستید ولی فروشنده فوت کرده و الان ملک در ید ورثه خرید هست لیکن آنها حاضر به تحویل و تسلیم ملک شما نیست در این صورت شما می توانید دعوایی مبنی بر اثبات مالکیت و خلع ید علیه وراث تنظیم کنید.

اگر مبایعه نامه‌ای دارید و سند هنوز به نام شما تنظیم نشده می توانید تقاضای تنظیم سند رسمی و تحویل ملک علیه وراث دادخواست بدهید در این خصوص از کتاب « دعوای خلع ید در رویه دادگاهها » به قلم آقای مهدی زینالی استفاده فرمایید.

حالت دوم : زمانی است که شما به عنوان ورثه خریدار در یک مبایعه نامه هستید بعد از اینکه مورث شما ملکی را خریداری نموده است فوت کرده است. شما می توانید به نسبت سهام تان از مالکی که ملک را فروخته است تقاضای الزام به تنظیم سند نماید.
به عبارت دیگر هر یک از وراث می توانند به نسبت سهام خود از دادگاه تقاضای الزام به تنظیم سند یا تحویل مبیع را بخواهید.

حالت سوم؛ مربوط به زمانی است که شما یکی از وراث ملک موروثی هستید ولی بعضی از وراث ملک را متصرف و حاضر به رفع تصرف از آن نیستند یا شخصیا از آن استفاده می کنند و اجازه ورود شما را به آن نمی دهند در این حالت شما باید « دعوای خلع ید » علیه متصرف مطرح کنید البته اگر تصرفات ورثه مدت دار بوده است بهتر است همراه با دعوای خلع ید کتاب دعوای اجرت المثل نیز مطرح کنید.

دادخواست دعوای خلع ید

مشخصات نام نام خانوادگى نام پدر شغل محل اقامتشهر – خیابان -کوچه – شماره –
خواهان          
خوانده          
وکیل          
تعیین خواسته تقاضای خلع ید از پلاک ثبتی ………. مقوم به … ریال به انضمام کلیه خسارات قانونی و حق الوکاله وکیل
دلایل و منضمات ۱٫ نسخه مصدق سند مالکیت ۲٫ استعلام ثبتی ۳٫ معاینه و تحقیق محلی با جلب‌نظر کارشناس رسمی دادگستری
ریاست محترم مجتمع قضائی «‌نام شهرستان محل وقوع ملک»

باسلام احتراماً به استحضارمی‌رساند:

به‌موجب سند مالکیت شماره … پلاک ثبتی…/ بخش  «شماره ونام شهرستان»  واقع در نشانی… متعلق به اینجانب می‌باشد نظر به اینکه خوانده/خواندگان بدون اذن و اجازه اینجانب پلاک ثبتی مذکور را در تصرف غاصبانه خود گرفته و با مراجعات مکرر در جهت متعاقد نمودن خوانده/خواندگان از رفع تصرفات غاصبانه خود و تحویل آن به اینجانب امتناع می‌نماید؛ فلذا با تقدیم این دادخواست مستندات به ماده ۳۰۸ و ۳۱۱ قانون مدنی صدور حکم به خلع ید غاصبانه خوانده/خواندگان پلاک ثبتی فوق‌الذکر به انضمام کلیه خسارات و هزینه دادرسی استدعا می‌شود.عند‌الاقتضا برای اثبات ادعای خود به معاینه و تحقیق محلی با جلب‌نظر کارشناس رسمی دادگستری استناد می‌نماید.

 طرح دعوای خلع‌ ید به همراه تصرف عدوانی

پرسش: آیا با طرح دعوای خلع‌ ید به استناد مالکیت، دادسرا می‌تواند به دعوای تصرف عدوانی رسیدگی نماید یا نه؟

اقامه دعوای ماهوی راجع به مالکیت و خلع‌ ید غاصبانه در دادگاه حقوقی مانع از رسیدگی به دعوای رفع تصرف عدوانی نیست؛زیرا در دعوای تصرف عدوانی به ماهیت قضیه رسیدگی نمی‌شود

و فقط به سبق و لحوق و عدوانی بودن تصرف و یا در مورد ماده ۱۰ قانون رفع تصرف عدوانی به ابلاغ اظهارنامه و انقضاء مهلت قانونی رسیدگی می‌شود و این حکم تأثیری در ماهیت قضیه ندارد.

این معنی علاوه بر اینکه به لحاظ تفاوت و تغایر دعاوی و عدم تأثیر حکم صادره در یکی از آن‌ها در دیگری قابل درک است از مفهوم ماده ۱۲ قانون اصلاح قانون جلوگیری از تصرف عدوانی هم قابل استنباط است؛

زیرا منطوق آن ماده این است که در صورتی که مدعی تصرف عدوانی و یا مزاحمت یا ممانعت از حق قبل یا بعد از طرح دعوا طبق این قانون همین دعوا را مطابق قانون آیین دادرسی مدنی در دادگاه نیز مطرح نموده یا بنماید.

دیگر به شکایت نامبرده بر اساس این قانون رسیدگی نخواهد شد و مفهوم آن این است که اگر دعوای طرح شده در دادگاه همین دعوا نباشد بلکه مغایر آن باشد (که مفروض است) اقامه آن در دادگاه مانع رسیدگی به دعوای رفع تصرف عدوانی بر اساس قانون رفع تصرف عدوانی در دادسرا نخواهد بود.

قوانین و مقررات دعوای خلع ید

قانون مجازات اسلامی

‌تبصره ۱رسیدگی به جرائم فوق‌الذکر خارج از نوبت به عمل می‌آید و مقام قضائی با تنظیم صورت‌مجلس دستور متوقف ماندن عملیات متجاوز را تا صدور حکم قطعی خواهد داد.

‌تبصره ۲‌ در صورتی که تعداد متهمان سه نفر یا بیشتر باشد و قرائن قوی بر ارتکاب جرم موجود باشد قرار بازداشت صادر خواهد شد، مدعی ‌می‌تواند تقاضای خلع‌ ید و قلع بنا و اشجار و رفع آثار تجاوز را بنماید.

‌ماده ۶۹۱ هر کس به قهر و غلبه داخل ملکی شود که در تصرف دیگری است اعم از آنکه محصور باشد یا نباشد یا در ابتدای ورود به قهر و غلبه نبوده، ولی بعد از اخطار متصرف به قهر و غلبه مانده باشد علاوه بر رفع تجاوز حسب مورد به یک تا شش ماه حبس محکوم می‌شود. هرگاه مرتکبین ‌دو نفر یا بیشتر بوده و لااقل یکی از آن‌ها حامل سلاح باشد به حبس از یک تا سه سال محکوم خواهند شد.

ماده ۶۹۰ هر کس به‌وسیله صحنه‌سازی از قبیل پی‌کنی، دیوارکشی، تغییر حدفاصل، امحای مرز، کرت‌بندی، نهرکشی، حفر چاه، غرس اشجار و‌زارعت و امثال آن به تهیه آثار تصرف در اراضی مزروعی اعم از کشت شده یا در آیش زراعی، جنگل‌ها و مراتع ملی شده، کوهستان، باغ‌ها، قلمستان‌ها،‌منابع آب، چشمه‌سارها، انهار طبیعی و پارک‌های ملی، تأسیسات کشاورزی و دامداری و دامپروری و کشت و صنعت و اراضی موات و بایر و سایر اراضی و املاک متعلق به دولت یا شرکت‌های وابسته به دولت یا شهرداری‌ها یا اوقاف و همچنین اراضی و املاک و موقوفات و محبوسات و اثلاث‌ باقیه که برای مصارف عام‌المنفعه اختصاص یافته یا اشخاص حقیقی یا حقوقی به‌منظور تصرف یا ذی‌حق معرفی کردن خود یا دیگری، مبادرت نماید یا بدون اجازه سازمان حفاظت محیط‌زیست یا مراجع ذی‌صلاح دیگر مبادرت به عملیاتی نماید که موجب تخریب محیط‌زیست و منابع طبیعی گردد

یا اقدام به هرگونه تجاوز و تصرف عدوانی یا ایجاد مزاحمت یا ممانعت از حق در موارد مذکور نماید

به مجازات یک ماه تا یک سال حبس محکوم‌ می‌شود.

دادگاه موظف است حسب مورد رفع تصرف عدوانی یا رفع مزاحمت یا ممانعت از حق یا اعاده وضع به حال سابق نماید.