میانگین کم کردن در بورس: راهنمای جامع و عملی

ارز دیجیتال

چطور توی بورس میانگین کم کنیم؟

تا حالا شده یه سهمی رو توی بورس بخری و بعدش قیمت اون سهم افت کنه و تو بری توی ضرر؟ خب، میانگین کم کردن دقیقاً همون راهکاریه که خیلی ها وقتی سهمشون میره تو ضرر، سراغش میرن تا قیمت خریدشون رو بیارن پایین. این کار کمک می کنه اگه سهم دوباره جون گرفت و قیمتش بالا رفت، تو زودتر از ضرر دربیای و حتی سود هم بکنی. اما این استراتژی مثل یه شمشیر دو لبه ست؛ اگه درست ازش استفاده کنی، می تونه حسابی نجاتت بده، اما اگه ندونی چیکار می کنی، ممکنه یه چاه عمیق تر برات بکنه و ضررت رو بیشتر کنه.

توی این مقاله، قرار نیست فقط خشک و خالی بگیم میانگین کم کردن چیه. قراره با هم قدم به قدم پیش بریم، از ریزه کاری هاش سر دربیاریم، ببینیم کی و چطور باید این کار رو انجام بدیم، چه مزایا و معایبی داره و مهم تر از همه، چه وقتایی اصلاً نباید سمتش بریم. پس اگه می خوای یاد بگیری چطور هوشمندانه و با کمترین ریسک ممکن، با میانگین کم کردن، پرتفوی سهامت رو نجات بدی و مدیریت کنی، تا آخر این مطلب با من همراه باش.

میانگین کم کردن (Averaging Down) توی بورس یعنی چی؟

ببین، میانگین کم کردن یا همون Averaging Down توی بورس، یه جور استراتژی خرید اضافیه. وقتی یه سهم رو خریدی و بعد قیمت اون سهم هی میاد پایین تر، تو به جای اینکه دست رو دست بذاری و غصه ی ضررت رو بخوری، میای همون سهم رو توی قیمت های پایین تر، بازم می خری. هدف اصلی از این کار چیه؟ خیلی ساده ست: با این خرید های جدید، قیمت میانگین خرید کل سهامت میاد پایین. مثلاً اگه یه سهم رو ۵۰۰ تومن خریدی و بعد اومده شده ۳۰۰ تومن، اگه بازم ۳۰۰ تومنی بخری، میانگین خریدت میشه یه چیزی بین ۵۰۰ و ۳۰۰، مثلاً ۴۰۰ تومن.

خب، وقتی میانگین قیمت خریدت پایین میاد، اتفاق خوبی که میفته اینه که نقطه سربه سرت هم میاد پایین. یعنی چی؟ یعنی سهمت لازم نیست تا همون قیمت اولیه برگرده تا تو از ضرر دربیای، کافیه تا یه قیمت پایین تر برگرده. اینجوری هم زودتر از ضرر خارج میشی و هم اگه سهم واقعاً روند صعودی گرفت، چون تعداد سهم هات بیشتر شده، سود بیشتری هم گیرت میاد. معمولاً این روش رو زمانی استفاده می کنن که یه سهم بنیادی و باارزش رو خریدن، ولی به دلایل موقتی (مثل یه اصلاح بازار یا یه خبر کوتاه مدت منفی) قیمتش افت کرده.

مثل همیشه، توی بورس هیچ استراتژی ای نیست که همه روش اتفاق نظر داشته باشن. میانگین کم کردن هم از این قاعده مستثنی نیست. یه عده میگن این کار خیلی ریسکیه و وقتی حد ضررت فعال شد، باید از معامله بیای بیرون و بس. اما یه عده دیگه میگن اگه سهم، بنیادی و جون داره، چرا وقتی ارزون شده نخریم؟ به نظر اون ها، این یه فرصته که بتونی سهم باارزش رو با قیمت تخفیف خورده بخری و در درازمدت سود خوبی کسب کنی.

کی و روی چه سهمی میانگین کم کنیم؟ (قلق کار کجاست؟)

همونطور که گفتم، میانگین کم کردن می تونه یه ناجی باشه یا یه چاه ویل. همه چیز به این بستگی داره که تو کی و روی چه سهمی این کار رو انجام بدی. این بخش، به نظر من، مهم ترین قسمت این مقاله ست. پس حسابی حواستو جمع کن.

سهمی که انتخاب می کنی باید جون دار باشه (تحلیل بنیادی)!

اولین و مهم ترین شرط برای میانگین کم کردن، اینه که سهمی که می خوای روش میانگین کم کنی، از نظر بنیادی حسابی قوی و پتانسیل رشد بلندمدت داشته باشه. یعنی چی؟ یعنی شرکت پشت این سهم، باید سودده باشه، مدیریتش کارآمد باشه، محصول یا خدمتش تو بازار حرفی برای گفتن داشته باشه و کلاً چشم انداز خوبی تو آینده براش متصور باشی. اگه یه سهم از این ویژگی ها بی بهره باشه و به قول معروف بی بنیاد باشه، میانگین کم کردن روی اون مثل این می مونه که بخوای یه چاقوی در حال سقوط رو تو هوا بگیری! هرچی بیشتر بگیری، بیشتر دستت زخم میشه. سهم های سفته بازی یا شرکت های ضعیف، هیچ وقت گزینه خوبی برای میانگین کم کردن نیستن، چون ممکنه قیمت شون تا بی نهایت هم پایین بره و تو هر چقدر هم بخری، باز ته نداره.

بفهم چرا قیمت سهم افت کرده!

این خیلی مهمه که تشخیص بدی افت قیمت سهمت به چه دلیلی اتفاق افتاده. آیا این افت، موقتیه و ناشی از جو روانی بازار، یه اصلاح طبیعی، یا یه خبر کوتاه مدت و زودگذره؟ مثلاً یهو کل بازار می ریزه، سهم تو هم باهاش میریزه. یا مثلاً یه خبر کوچیک در مورد صنعت سهمت منتشر میشه که موقتیه. در این جور مواقع، میانگین کم کردن می تونه منطقی باشه چون انتظار داری که سهم دوباره برگرده.

اما یه حالت دیگه هم هست: افت قیمت ناشی از تغییر اساسی تو بنیاد شرکت. مثلاً شرکت سوددهیش کم شده، مدیریتش ضعیف شده، یا یه رقیب خیلی قوی وارد بازار شده که آینده شرکت رو تهدید می کنه. اگه دلیل افت قیمت، این ها باشه، دیگه زنگ خطر نیست، آژیره! اینجا میانگین کم کردن یعنی اینکه داری تو یه باتلاق عمیق تر فرو میری. چطوری این دو تا رو تشخیص بدیم؟ باید مدام گزارش های شرکت رو بخونی، خبرها رو دنبال کنی و تحلیلگرهای خوب رو زیر نظر داشته باشی. اینجوری می تونی بفهمی افت قیمت به خاطر یه سرماخوردگی سهمیه یا یه بیماری جدی.

حال و هوای بازارو بسنج!

شرایط کلی بازار هم خیلی مهمه. میانگین کم کردن تو یه بازار متعادل یا وقتی که بازار تو یه روند صعودی کوچیک داره اصلاح می کنه، می تونه منطقی باشه. اما اگه بازار توی یه روند نزولی شدید یا همون بازار خرسی (Bear Market) قرار داره، باید فوق العاده با احتیاط رفتار کنی. تو اینجور بازارهایی، حتی سهم های بنیادی هم می تونن مدت ها زیر فشار باشن و هی پایین تر برن. میانگین کم کردن تو یه بازار نزولی می تونه خیلی زود سرمایه ت رو قفل کنه و ضرر رو چندین برابر. اینجا بهتره صبر کنی و ببینی بازار کی جون می گیره.

با تحلیل تکنیکال، نقطه های ورود رو پیدا کن!

حالا که مطمئن شدی سهمت بنیادیه و افت قیمتش هم موقتیه، باید بدونی کجا و تو چه نقطه ای دوباره خرید کنی. اینجا تحلیل تکنیکال میاد به کمکت. سطوح حمایتی معتبر رو پیدا کن. مثلاً خطوط روند، میانگین های متحرک مهم، یا سطوح فیبوناچی که نشون میدن قیمت احتمالاً تو اون محدوده واکنش نشون میده و برمی گرده. به جای اینکه یهو با یه عالمه پول وارد بشی، سعی کن خریدت رو پله پله و تو محدوده های حمایتی قوی انجام بدی. اینجوری هم ریسکت رو مدیریت می کنی و هم بهترین نقاط ورود رو شکار می کنی.

چطور میانگین کم کنیم؟ (حساب کتابش چیه؟)

خب، تا اینجا فهمیدیم میانگین کم کردن چیه و کی باید انجامش داد. حالا بریم سر اصل مطلب: چطور حساب و کتابش رو انجام بدیم تا بدونیم میانگین قیمت خریدمون چقدر شده؟ اینجوری می تونی دقیقاً بدونی نقطه سربه سرت کجاست و کِی از ضرر درمیای.

فرمول میانگین قیمت خرید سهام رو ببین!

محاسبه میانگین قیمت خرید خیلی هم پیچیده نیست. یه فرمول ساده داره که باهاش می تونی قیمت جدید میانگین سهامت رو به دست بیاری:

فرمول محاسبه میانگین قیمت خرید: (تعداد سهام اولیه * قیمت خرید اولیه) + (تعداد سهام جدید * قیمت خرید جدید) / (تعداد کل سهام)

بیا یه مثال بزنیم تا قشنگ جا بیفته. فرض کن تو از سهم الف این خریدها رو داشتی:

  • اول، 100 سهم به قیمت 1000 تومن خریدی (میشه 100,000 تومن).
  • بعد، قیمت سهم اومده پایین و شده 900 تومن. تو 200 سهم دیگه به قیمت 900 تومن خریدی (میشه 180,000 تومن).
  • دوباره قیمت پایین اومده و شده 800 تومن. این بار 400 سهم دیگه به قیمت 800 تومن خریدی (میشه 320,000 تومن).

حالا جمع کل هزینه هات میشه: 100,000 + 180,000 + 320,000 = 600,000 تومن.
جمع کل تعداد سهامت میشه: 100 + 200 + 400 = 700 سهم.

میانگین قیمت خریدت میشه: 600,000 / 700 = 857.14 تومن. ببین چقدر میانگینت اومد پایین!

محاسبه نقطه سربه سر واقعی (کارمزد رو دست کم نگیر!)

یه نکته مهمی که خیلی ها فراموش می کنن، اینه که کارمزد خرید و فروش رو هم باید تو محاسباتت دخیل کنی. چون این کارمزدها رو باید هم موقع خرید و هم موقع فروش بپردازی، پس نقطه سربه سر واقعی تو رو یه کم بالاتر میبرن. فرمولش اینه:

نقطه سربه سر واقعی: (قیمت میانگین خرید * (1 + کارمزد خرید)) / (1 – کارمزد فروش)

حالا بیا با همون مثال قبلی پیش بریم. میانگین قیمت خریدت شده بود 857.14 تومن. فرض کن کارمزد خرید رو 0.00371 و کارمزد فروش رو 0.0088 در نظر بگیریم (این درصدها تقریبیه و ممکنه تغییر کنه):

(857.14 * (1 + 0.00371)) / (1 – 0.0088) = (857.14 * 1.00371) / (0.9912) = 860.32 / 0.9912 = 867.92 تومن.

یعنی سهمت باید برسه به حدود 868 تومن تا تو از معامله سر به سر خارج شی و هیچ سود و ضرری نکنی. می بینی که کارمزدها چطور نقطه سربه سرت رو یه کم بالا میارن؟

ابزارهای کمکی برای حساب و کتاب راحت تر

راستش رو بخوای، لازم نیست هر بار خودت با فرمول و ماشین حساب بشینی حساب کنی. کلی ماشین حساب آنلاین میانگین بورس هست که خیلی راحت می تونی توشون تعداد و قیمت خریدهات رو وارد کنی و خودشون میانگین و نقطه سربه سرت رو حساب کنن. فقط کافیه تو گوگل سرچ کنی. یه راه دیگه هم اینه که برای خودت یه فایل اکسل ساده درست کنی و خریدهات رو توش ثبت کنی. با چند تا فرمول ساده می تونی همیشه میانگین قیمتت رو دم دست داشته باشی و لازم نباشه هر بار کلی وقت بذاری.

روش مارتینگل در بورس: ناجی یا چاه ویل؟

وقتی صحبت از میانگین کم کردن میشه، خیلی ها یاد روش مارتینگل میفتن. این روش، یه جورایی یه تیغ دو لبه ست که می تونه هم خیلی وسوسه انگیز باشه و هم فوق العاده خطرناک. بیا ببینیم مارتینگل چیه و چرا باید خیلی حواسمون بهش باشه.

روش مارتینگل از بازی های قمارخونه اومده! تو این روش، هر بار که ضرر می کنی (یعنی سهمت بیشتر میاد پایین)، حجم خریدت رو دو برابر می کنی. هدف چیه؟ اینه که با یه برگشت کوچیک قیمت، نه تنها ضرر قبلیت جبران بشه، بلکه سود هم بکنی. بیا با یه مثال ببینیم چطوری کار می کنه:

تصور کن ۱۰۰ سهم از یه شرکت رو ۵۰۰ تومن خریدی (۵۰,۰۰۰ تومن). قیمت می ریزه و میشه ۴۵۰ تومن. طبق مارتینگل شما باید ۲۰۰ سهم دیگه بخری (۹۰,۰۰۰ تومن).
حالا ۳۰۰ سهم داری با مجموع ۱۴۰,۰۰۰ تومن هزینه. میانگینت میشه ۱۴۰,۰۰۰ تقسیم بر ۳۰۰ = ۴۶۶.۶ تومن.
بازم اگه سهم بیاد پایین و مثلاً بشه ۴۰۰ تومن، باید ۴۰۰ سهم دیگه بخری (۱۶۰,۰۰۰ تومن).
مجموع سهمات شد ۷۰۰ تا و مجموع هزینه هات شد ۳۰۰,۰۰۰ تومن. میانگینت میاد به ۳۰۰,۰۰۰ تقسیم بر ۷۰۰ = ۴۲۸.۵ تومن.

می بینی؟ با هر بار افت قیمت، حجم خریدت رو زیاد می کنی تا میانگینت سریع تر پایین بیاد. به ظاهر خیلی خوبه، نه؟ اما این روش یه سری هشدارهای خیلی جدی داره که اگه بهشون بی توجهی کنی، ممکنه تمام سرمایه ت رو به باد بدی:

  • سرمایه نامحدود: مارتینگل فرض می کنه تو سرمایه نامحدود داری! چون ممکنه سهم همینطور هی پایین بره و تو مجبور بشی حجم های خیلی بزرگتری بخری که شاید از توان مالی تو خارج باشه.
  • ریسک فوق العاده بالا: این روش ریسک خیلی خیلی بالایی داره، مخصوصاً تو بازارهایی مثل بورس که می تونه روندهای نزولی طولانی مدت داشته باشه. اگه سهمت همینطور هی بره پایین، تو با سرعت نور پولت رو از دست میدی و دیگه پولی برای خرید و میانگین کم کردن نداری.
  • عدم توصیه به اکثر معامله گران: این روش به جز برای یه سری خاص از تریدرها با مدیریت سرمایه خیلی دقیق، اصلاً توصیه نمیشه. برای آدمای معمولی، مثل یه قمار می مونه تا یه استراتژی سرمایه گذاری.

مارتینگل مثل یه تیغ دو لبه است؛ ممکنه تو یه بازار رو به رشد کوچیک خوب جواب بده، ولی اگه سهم روند نزولی طولانی مدتی پیدا کنه، سرمایه ت به سرعت صفر میشه و دیگه پولی برای میانگین کم کردن نداری!

فرق میانگین کم کردن با خرید پله ای چیه؟ (همشون خرید پله پله نیستن!)

بعضی وقت ها میانگین کم کردن رو با خرید پله ای اشتباه می گیرن. درسته که توی هر دوتاشون تو داری سهم رو تو چند مرحله می خری، اما هدف و زمان بندیشون با هم فرق می کنه. بیا تفاوت اصلیشون رو بفهمیم تا قاطی نکنی.

خرید پله ای (Stepwise Buying) چیه؟ تو این روش، تو از همون اول که تصمیم می گیری یه سهم رو بخری، تصمیمت اینه که پولت رو تقسیم کنی و تو چند مرحله، مثلاً هر ماه یا تو قیمت های مختلف، یه قسمتی از اون سهم رو بخری. چرا؟ برای اینکه ریسک ورودت رو بیاری پایین. یعنی فرضت این نیست که سهم قراره بریزه و تو ضرر کنی. اتفاقاً ممکنه سهم همینطور بره بالا و تو باز هم پله ای بخری. هدف اینجا اینه که کل پولت رو یهو تو یه نقطه نریزی که اگه اون نقطه اشتباه بود، یهو با ضرر بزرگ روبرو نشی. این یه استراتژی برای کاهش ریسک اولیه و ورود منظم به بازاره.

اما میانگین کم کردن (Averaging Down) فرق داره. اینجا داستان از جایی شروع میشه که تو یه سهم رو خریدی و بعد قیمت اون سهم افت کرده و تو رفتی تو ضرر. حالا برای اینکه اون ضرر رو جبران کنی و میانگین قیمت خریدت رو بیاری پایین، میای و تو قیمت های پایین تر، بازم از همون سهم می خری. هدف اصلی اینه که نقطه سربه سرت رو کاهش بدی تا اگه سهم دوباره برگشت، زودتر به سود برسی یا حداقل بدون ضرر خارج شی. پس تفاوت اصلیشون تو هدفه: میانگین کم کردن برای جبران ضرر بعد از افت قیمت هست، ولی خرید پله ای برای مدیریت ریسک اولیه و ورود هوشمندانه به بازار هست.

درسته که هر دو روش شامل خرید تدریجی میشن، اما انگیزه و زمان بندیشون متفاوته. خرید پله ای بیشتر یه استراتژی برای سرمایه گذارای بلندمدت و ارزش گراست که می خوان آروم آروم تو بهترین قیمت ها وارد بشن، در حالی که میانگین کم کردن بیشتر یه واکنش به یه موقعیت ضررده و تلاشی برای نجات سرمایه ست.

میانگین کم کردن: خوب یا بد؟ (مزایا و معایبش رو بدون)

خب، تا اینجا خیلی چیزا در مورد میانگین کم کردن یاد گرفتیم. حالا وقتشه که بی پرده و رو راست، مزایا و معایب این استراتژی رو بررسی کنیم تا دید کامل تری بهش پیدا کنی. انتخاب این روش، مثل خیلی چیزای دیگه تو بورس، بستگی به دید و استراتژی خودت داره.

مزایای میانگین کم کردن (یه برگ برنده!)

اگه درست و حسابی و با آگاهی کامل از میانگین کم کردن استفاده کنی، می تونه حسابی به دردت بخوره. اینا مزایای اصلیشن:

  • میانگین قیمت خریدت خیلی میاد پایین: خب این مهم ترین مزیتشه. هرچی میانگین قیمتت کمتر باشه، سهمت لازم نیست خیلی بالا بره تا تو سود کنی.
  • زودتر از ضرر در میای و سر به سر میشی: چون نقطه سربه سرت پایین اومده، با یه برگشت کوچیک قیمت سهم، سریع تر از ناحیه ضرر خارج میشی و به نقطه امن میرسی.
  • تعداد سهمات بیشتر میشه و پتانسیل سودت میره بالا: وقتی سهم رو تو قیمت های پایین تر می خری، تعداد سهم هایی که داری بیشتر میشه. اگه بعدش سهم واقعاً رشد کرد، چون حجم بیشتری از اون سهم رو داری، سود بیشتری هم گیرت میاد.
  • فرصت خرید سهام ارزشمند در تخفیف قیمتی: اگه مطمئنی سهمت واقعاً باارزشه و فقط یه افت موقتی داشته، میانگین کم کردن بهت این فرصت رو میده که یه سهم خوب رو با قیمت ارزون تر بخری. مثل اینکه یه محصول رو تو حراجی گیر بیاری!

معایب و ریسک های میانگین کم کردن (چاهی که نباید توش بیفتی!)

اما این سکه یه روی دیگه هم داره. میانگین کم کردن بدون دانش و تجربه، می تونه خیلی خطرناک باشه و حتی ضررت رو بیشتر کنه:

  • احتمال عمیق تر شدن ضرر (گرفتن چاقوی در حال سقوط): این اصلی ترین و بزرگترین ریسکش هست. شاید فکر کنی قیمت سهم دیگه پایین تر نمیره، ولی ممکنه بازم بره و تو هی بخری و ضررت بیشتر و بیشتر بشه. اینجاست که میگن مثل گرفتن چاقوی در حال سقوط می مونه که هرچی بیشتر بگیری، دستت بیشتر بریده میشه.
  • نیاز به سرمایه اضافی و در دسترس: برای میانگین کم کردن، تو نیاز به پول اضافه داری. اگه تمام سرمایه ت رو همون اول وارد کرده باشی، دیگه پولی نداری که میانگین کم کنی. این یعنی باید بخشی از نقدینگی ات همیشه آزاد باشه.
  • تصمیم گیری احساسی و نادیده گرفتن اصول تحلیل: وقتی سهمت تو ضرره، آدم احساسی میشه و ممکنه به جای تحلیل منطقی، از روی ترس یا طمع تصمیم بگیره. اینجاست که ممکنه بدون بررسی درست، فقط برای جبران ضرر، هی بخری و غرق شی.
  • قفل شدن سرمایه در سهامی که روند نزولی آن ادامه می یابد: اگه سهمی رو انتخاب کنی که بنیادش داره خراب میشه و روند نزولیش ادامه داره، سرمایه ت برای مدت خیلی طولانی تو اون سهم قفل میشه و دیگه نمی تونی ازش برای فرصت های بهتر تو بازار استفاده کنی.
  • عدم رعایت حد ضرر اولیه و تبدیل شدن ضرر کوچک به بزرگ: خیلی ها میانگین کم کردن رو جایگزین حد ضرر می کنن. یعنی به جای اینکه با یه ضرر کوچیک از سهم خارج بشن، هی می خرن و ضرر کوچیکشون رو تبدیل به یه ضرر بزرگ و فاجعه بار می کنن. این یه اشتباه مهلکه.

نکات طلایی و هشدارهای مهم قبل از اینکه دست به کار شی!

قبل از اینکه بخوای پای میز معاملات بشینی و دکمه خرید رو بزنی، یه سری نکات هست که باید خوب تو ذهنت حک کنی. اینا مثل چراغ راهنمایین که کمکت می کنن تو مسیر درست بمونی و به بیراهه نری.

حد ضرر؛ نون شب هر تریدر و سرمایه گذاره!

باور کن، مهم ترین نکته تو بورس، تعیین و پایبندی به حد ضرره. هر وقت سهمت به یه قیمتی رسید که از قبل برای خودت تعیین کرده بودی و گفتی اگه به اینجا رسید، میفروشمش تا ضررم بیشتر نشه، باید بدون چون و چرا بفروشیش. میانگین کم کردن، به هیچ وجه نباید جایگزین حد ضرر باشه. این دو تا از هم جدا هستن. میانگین کم کردن یه استراتژی برای یه سهم بنیادیه که افت موقتی داره، نه یه راهکار برای سهمی که داره سقوط آزاد می کنه و حد ضررت رو رد کرده. خیلی ها با این اشتباه، ضررهای کوچیک رو تبدیل به فاجعه های بزرگ کردن.

پولت رو درست مدیریت کن! (مدیریت سرمایه)

تو بورس، مدیریت سرمایه یعنی همه چیز. هیچ وقت، تأکید می کنم هیچ وقت، بخش بزرگی از سرمایه ت رو تو یه سهم متمرکز نکن، حتی اگه فکر می کنی بهترین سهم دنیاست! یادت باشه، همه تخم مرغ هاتو تو یه سبد نذار! یه بودجه مشخص برای هر پله خریدت تعیین کن و هرگز با تمام سرمایه ات وارد یه معامله نشو. باید همیشه یه بخش از سرمایه ت نقد باشه تا اگه فرصتی پیش اومد یا نیاز به میانگین کم کردن بود، دستت خالی نباشه.

احساسات رو بذار کنار، منطقی باش!

بازار بورس، یه زمین بازی برای احساسات نیست. ترس و طمع، دو تا از بزرگترین دشمن های سرمایه گذارن. وقتی سهمت تو ضرره، ترس میاد سراغت که نکنه بیشتر بریزه و وسوسه میشی هی بخری. وقتی هم سهم داره میره بالا، طمع میاد که نکنه بیشتر نخریده باشی و فرصت رو از دست بدی. تصمیم گیری های تو باید بر اساس تحلیل و منطق باشه، نه ترس و طمع. قبل از هر اقدامی، خوب تحقیق کن، تحلیل کن و با یه ذهن آروم تصمیم بگیر. این جمله رو از بزرگان بورس یاد بگیر: همیشه باید با منطق وارد بشی و با منطق خارج بشی.

فقط رو سهم های جون دار و معروف تمرکز کن!

گفتم که میانگین کم کردن فقط برای سهم های بنیادی و باارزشه. پس لطفاً سراغ سهم های پرریسک، ناشناخته و بدون پشتوانه نرو. اینجور سهم ها ممکنه یهو بریزن و دیگه هم برنگردن. سهم هایی رو انتخاب کن که گزارش های مالی شفافی دارن، در صنعت خودشون رهبر هستن و اخبارشون قابل پیگیریه. اینجوری حداقل می دونی داری روی چی سرمایه گذاری می کنی و اگه قیمت افت کرد، احتمال برگشتش بالاتره.

مدام بررسی کن و آپدیت باش!

بازار بورس مثل یه موجود زنده ست که هر روز در حال تغییره. دلایل افت قیمت سهمت رو مدام بررسی کن. آیا اون دلیلی که قبلاً باعث افت شده بود، هنوز پابرجاست؟ یا تغییر کرده؟ وضعیت کلی سهم و صنعتش چطوره؟ اخبار جدیدی اومده؟ بازار جهانی چه وضعیتی داره؟ خودت رو با اطلاعات جدید به روز نگه دار. اینجوری می تونی تصمیمات درست تری بگیری و بدونی کی باید میانگین کم کنی و کی باید بی خیال شی و از معامله خارج بشی.

میانگین کم کردن تو بازار نزولی: ریسک یا فرصت؟

یه سوال خیلی مهم که پیش میاد اینه که آیا توی بازار نزولی یا همون بازار خرسی، میشه میانگین کم کرد؟ راستش رو بخوای، این کار خیلی خیلی ریسکیه و اغلب اوقات پیشنهاد نمیشه. بازار نزولی یعنی بیشتر سهم ها دارن می ریزن و معلوم نیست تا کجا این روند ادامه پیدا کنه. تو این شرایط، حتی سهم های بنیادی هم می تونن برای مدت های طولانی توی ضرر بمونن و به قول معروف کف های جدیدی رو تجربه کنن.

میانگین کم کردن توی یه بازار نزولی می تونه خیلی سریع سرمایه ات رو قفل کنه و ضررهات رو چند برابر کنه. فرض کن تو فکر می کنی سهمت به کف رسیده و شروع به خرید می کنی، اما بازار همچنان نزول می کنه و سهمت هم باهاش بیشتر پایین میره. اینجاست که ممکنه تمام نقدینگی ات تموم بشه و سهمت همچنان تو ضرر باشه.

پس، بهتره که توی بازار نزولی شدید، خیلی با احتیاط رفتار کنی. معمولاً پیشنهاد میشه که صبر کنی تا بازار یه روند صعودی پایدار رو شروع کنه و بعد از تثبیت قیمت ها، به فکر میانگین کم کردن باشی. در این صورت، ریسکت به شدت کمتر میشه و احتمال موفقیتت بالا میره. میانگین کم کردن بیشتر برای اصلاح های کوتاه مدت و موقتی توی یه روند صعودی کلی یا بازار خنثی مناسبه، نه برای جنگیدن با یه بازار خرسی تمام عیار.

چقدر میانگین کم کنیم تا سر به سر بشیم؟ (سوال خیلیاست!)

یکی از سوالات پرتکرار و مهمی که سرمایه گذارها دارن اینه که چقدر دیگه باید میانگین کم کنم تا از ضرر دربیام؟ جواب این سوال به میزان ضرر اولیه ات و مقدار سرمایه ای که می خوای دوباره وارد کنی، بستگی داره.

بیا یه مثال واضح بزنیم تا قشنگ تو ذهنت جا بیفته. فرض کن تو ۱۰۰ میلیون تومن سرمایه اولیه داشتی و الان سهمت ۵۰ درصد ضرر کرده. یعنی سرمایه ات شده ۵۰ میلیون تومن. برای اینکه دوباره به همون ۱۰۰ میلیون تومن برگردی، سرمایه ۵۰ میلیون تومانی ات باید ۱۰۰ درصد رشد کنه! (یعنی دو برابر بشه تا از ۵۰ میلیون برسه به ۱۰۰ میلیون).

حالا اگه بخوای با میانگین کم کردن این ضرر رو جبران کنی و به نقطه سربه سر برسی، باید به میزانی خرید کنی که قیمت میانگینت اونقدر پایین بیاد که با یه رشد منطقی، سهم به اون نقطه سربه سر جدید برسه. این یعنی معمولاً باید یه حجم قابل توجهی از سهام جدید رو با قیمت های پایین تر بخری. برای همین هم هست که تو بخش مدیریت سرمایه گفتم باید پول نقد داشته باشی.

یادت باشه، اگه ۵۰ درصد تو ضرری، برای اینکه به نقطه سر به سر برگردی، سهمت باید ۱۰۰ درصد رشد کنه! این نشون میده که چقدر مدیریت سرمایه و ورود درست مهمه.

محاسبه دقیقش هم برمی گرده به همون فرمول هایی که بالاتر گفتیم. با استفاده از اون فرمول میانگین قیمت خرید و فرمول نقطه سربه سر واقعی (با احتساب کارمزد)، می تونی حساب کنی که با هر بار خرید جدید تو قیمت های پایین تر، میانگینت چقدر میشه و نقطه سربه سر جدیدت کجاست. اینجوری می تونی تخمین بزنی که اگه مثلاً ۵۰ درصد ضرر کردی، چند درصد دیگه باید بخری تا میانگینت به یه عددی برسه که با ۱۰-۱۵ درصد رشد سهم، از ضرر خارج شی.

همونطور که قبلاً گفتم، ماشین حساب های آنلاین میانگین بورس هم برای این کار حسابی به دردت می خورن و می تونن این محاسبات رو سریع برات انجام بدن تا نیازی به حساب و کتاب دستی نباشه.


سوالات متداول

آیا میانگین کم کردن همیشه یک استراتژی سودده است؟

نه، به هیچ وجه! میانگین کم کردن فقط در صورتی می تونه سودده باشه که روی سهام بنیادی و با پتانسیل رشد بالا انجام بشه و قیمت سهم به دلایل موقتی افت کرده باشه. اگه سهم از نظر بنیادی ضعیف باشه یا بازار در روند نزولی شدید قرار داشته باشه، میانگین کم کردن نه تنها سودده نیست، بلکه می تونه ضررهای سنگینی رو به بار بیاره و سرمایه رو قفل کنه.

چقدر باید میانگین کم کنم تا از ضرر خارج شوم؟

میزان خرید برای خروج از ضرر به درصد ضرر اولیه و قیمت های جدید خریدت بستگی داره. هر چقدر درصد ضررت بیشتر باشه، برای رسیدن به نقطه سربه سر باید حجم بیشتری از سهم رو با قیمت های پایین تر بخری. برای محاسبه دقیق، می تونی از فرمول های میانگین قیمت خرید و نقطه سربه سر واقعی که در همین مقاله توضیح داده شده اند، استفاده کنی. ماشین حساب های آنلاین میانگین بورس هم در این زمینه خیلی کمک کننده اند.

آیا وارن بافت میانگین کم می کند؟

وارن بافت و بسیاری از سرمایه گذاران بزرگ دنیا که رویکرد ارزش مدار و دید بلندمدت دارن، از استراتژی خرید در قیمت های پایین تر یا همون میانگین کم کردن، به عنوان بخشی از استراتژی اصلی شون استفاده می کنن. اما تفاوتشون اینه که اون ها فقط روی شرکت های فوق العاده بنیادی و با چشم انداز بلندمدت عالی این کار رو انجام میدن و هرگز روی سهام بی کیفیت میانگین کم نمی کنن. دید اون ها بلندمدته و به نوسانات کوتاه مدت بازار توجهی نمی کنن.

بهترین زمان برای میانگین کم کردن چه وقتی است؟

بهترین زمان برای میانگین کم کردن زمانیه که مطمئن باشی سهمت از نظر بنیادی قویه، افت قیمت ناشی از دلایل موقتی و جو روانیه، نه مشکل اساسی در شرکت، و بازار هم در یک روند نزولی شدید نیست. همچنین، استفاده از تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط حمایتی معتبر و خرید پله ای در این نقاط، می تونه بهترین زمان بندی رو برای میانگین کم کردن بهت بده.

تفاوت اصلی میانگین کم کردن و خرید پله ای در یک جمله چیست؟

تفاوت اصلی اینه که میانگین کم کردن وقتی انجام میشه که سهمت تو ضرر رفته و هدف جبران ضرره، در حالی که خرید پله ای از ابتدا و برای کاهش ریسک ورود و ورود هوشمندانه به بازار انجام میشه، بدون اینکه سهم الزاماً تو ضرر باشه.

نتیجه گیری

میانگین کم کردن (Averaging Down) توی بورس، مثل یه ابزار قدرتمنده که اگه درست ازش استفاده کنی، می تونه حسابی به دردت بخوره. این استراتژی می تونه بهت کمک کنه که میانگین قیمت خرید سهامت رو بیاری پایین، زودتر از ضرر دربیای و حتی اگه سهمت جون گرفت، سود بیشتری به جیب بزنی. اما اینا همه وقتیه که تو هوشمندانه عمل کنی و هر کاری رو بدون حساب و کتاب انجام ندی.

یادت باشه، میانگین کم کردن یه هنر و یه مهارته که نیاز به دانش، تجربه و مهم تر از همه، انضباط داره. هرگز، تأکید می کنم هرگز، بدون تحقیق و تحلیل کافی روی سهم و بدون اینکه وضعیت کلی بازار رو بسنجی، اقدام به میانگین کم کردن نکن. این کار فقط و فقط روی سهام بنیادی و باارزش جواب میده، اون هم وقتی که افت قیمت موقتی باشه و نه ناشی از مشکل اساسی شرکت. همیشه حد ضررت رو رعایت کن و پولت رو درست مدیریت کن.

بازار بورس، یه دریای پر از موج و تلاطمه. برای اینکه بتونی تو این دریا دوام بیاری و به ساحل امن برسی، باید مدام آگاهی ت رو بالا ببری، یاد بگیری و از اشتباهاتت درس بگیری. میانگین کم کردن هم یه بخش از این مسیر یادگیریه. پس با چشم باز قدم بردار و برای موفقیت، هیچ وقت از تلاش برای آموزش و افزایش دانش خودت غافل نشو.