خلاصه کتاب اولین روز مدرسه (ادم رکس)

خلاصه کتاب اولین روز مدرسه (نویسنده ادم رکس)
کتاب «اولین روز مدرسه» نوشته ادم رکس، داستان مدرسه ای تازه ساخته شده به نام فردریک داگلاس را روایت می کند که در اولین روز زندگی اش، حسابی دلشوره دارد. این کتاب بامزه و پر از احساس، یک عالمه ترس ها و نگرانی های طبیعی بچه ها از ورود به محیط جدید رو، با زبانی شیرین و از زاویه ای خیلی خاص (از دید خود مدرسه!) به تصویر می کشه و کمک می کنه با اضطراب اولین روز مدرسه کنار بیایم. این ماجرای دوست داشتنی، برای پدر و مادرها، معلم ها و البته خود بچه ها، یه راه عالی برای شروع یه سال تحصیلی جدیده.
تا حالا فکر کردید که اگه یک ساختمان، مثل یک مدرسه، حس و حال داشت، اولین روز زندگی اش چه شکلی می شد؟ اصلاً دلشوره و استرس رو تجربه می کرد؟ کتاب «اولین روز مدرسه» دقیقاً همین سوال بامزه رو مطرح می کنه و جوابش رو با روایتی خیلی خاص بهمون می ده. نویسنده خوش ذوق این کتاب، ادم رکس، با یک ایده ناب، دنیای ترس ها و هیجان های روز اول مدرسه رو از دید یک مدرسه تازه تاسیس بهمون نشون می ده. این فقط یک خلاصه داستان نیست؛ قراره یه سفر کوتاه به دنیای این کتاب بکنیم، ببینیم پشت هر جمله و تصویرش چه حرف هایی پنهونه، چرا این کتاب اینقدر طرفدار پیدا کرده و چطور می تونه به بچه ها و البته بزرگ ترها کمک کنه تا با ترس های ناشناخته کنار بیان. خلاصه که آماده باشید برای یه عالمه حس و حال خوب و شاید هم یه کوچولو دلشوره بامزه!
آشنایی با خالقان دنیای اولین روز مدرسه: نویسنده، مترجم و ناشر
قبل از اینکه غرق داستان مدرسه فردریک داگلاس بشیم، بد نیست یک آشنایی مختصر با افرادی پیدا کنیم که این دنیای شیرین رو برامون خلق کردن. انگار که داریم بانیان یک جشن بزرگ رو معرفی می کنیم!
ادم رکس: هنرمند کلمات و تصویرها
ادم رکس رو می شه یک جورهایی به عنوان یک شعبده باز در دنیای ادبیات کودک معرفی کرد. او هم نویسنده است و هم تصویرگر، که البته در کتاب «اولین روز مدرسه»، فقط مسئولیت نوشتن داستان رو به عهده داشته. سبک نوشتاری رکس، پر از شوخی، خلاقیت و ایده های بکر و متفاوته. او عاشق اینه که به چیزهای بی جان، جان ببخشه و از دل یک ایده ساده، یک ماجرای پر کشش بیرون بیاره. آثارش همیشه یه جور طنز خاص و البته پیام های عمیق دارن که نه تنها برای بچه ها، بلکه برای بزرگ ترها هم جذاب و آموزنده ان. اگه به بقیه آثارش سر بزنید، می بینید که چقدر قشنگ می تونه ذهن ما رو درگیر قصه هایی کنه که شاید هیچ وقت فکرش رو هم نمی کردیم بشه ازشون کتابی نوشت!
آرزو قلی زاده: پلی بین فارسی و خیال
تصور کنید یک داستان شیرین خارجی رو، مترجم باید طوری به زبان ما برگردونه که هم حس و حال اصلی کتاب حفظ بشه، هم برای ما فارسی زبان ها کاملاً طبیعی و روان باشه. آرزو قلی زاده دقیقاً همین کار رو برای «اولین روز مدرسه» انجام داده. ترجمه او اینقدر دلنشین و خوبه که انگار کتاب از اول به زبان فارسی نوشته شده. کلمات رو با دقت انتخاب کرده تا هم طنز داستان سر جاش باشه، هم حس ترس و هیجان مدرسه رو به بهترین شکل منتقل کنه. کار یک مترجم خوب دقیقاً همینه؛ اون نه تنها کلمات رو ترجمه می کنه، بلکه روح داستان رو هم از یک زبان به زبان دیگه منتقل می کنه.
انتشارات پرتقال: خانه ای برای قصه های کودکانه
انتشارات پرتقال اسمش رو که می شنویم، ناخودآگاه یاد کتاب های رنگارنگ و دوست داشتنی کودک و نوجوان می افتیم. این انتشارات، که بخشی از گروه انتشاراتی «خیلی سبز» هستش، تخصصش در چاپ کتاب های خوب و با کیفیت برای بچه هاست. پرتقال با دقت و وسواس زیاد، کتاب هایی رو انتخاب می کنه که هم از نظر محتوا ارزشمند باشن و هم از نظر تصویرگری، بچه ها رو جذب کنن. «اولین روز مدرسه» هم یکی از همین انتخاب های درست و خوب پرتقاله که تونسته جایی در دل کلی خانواده و کودک پیدا کنه. اگه دنبال کتاب های خوب برای بچه هاتون هستید، پرتقال همیشه گزینه های جذابی داره.
خلاصه کامل و تفصیلی داستان اولین روز مدرسه: از اضطراب تا رضایت
حالا وقتشه بریم سر اصل مطلب و ببینیم دقیقاً توی این کتاب چه خبره! قرار نیست فقط یک خطی بگیم چی میشه؛ می خوایم حسابی وارد جزئیات بشیم و ببینیم مدرسه فردریک داگلاس دقیقاً چه چیزهایی رو تجربه می کنه. آماده اید؟
تولد مدرسه و آغاز دلهره ها
تصور کنید یه ساختمان بزرگ و جدید، با دیوارهای تمیز و راهروهای ساکت، همینطوری بی صدا وسط یک محله ایستاده. این داستان از جایی شروع می شه که مدرسه فردریک داگلاس تازه ساخته شده. همه چیز نو، تمیز و آرومه. تا اون موقع، مدرسه تنها کسی رو که می شناخته، «آقای پاول»، سرایدار خوش برخورد و مهربونش بوده. آقای پاول تنها کسیه که مدام توی راهروها قدم می زنه و گرد و خاک رو پاک می کنه. مدرسه با آقای پاول کلی وقت گذرونده و حسابی باهاش رفیق شده. همه چی خوبه، آروم و بی دغدغه.
اما آرامش قبل از طوفانه! یک روز آقای پاول شروع می کنه به حرف زدن درباره چیزی به اسم «بچه ها». او برای مدرسه تعریف می کنه که قراره کلی بچه بیان اینجا، بدو بدو کنن، جیغ بزنن، سر و صدا راه بندازن و حتی ممکنه همه جا رو کثیف کنن! راستش رو بخواهید، آقای پاول شاید فکر می کرده داره مدرسه رو آماده می کنه، ولی ناخواسته بذر ترس و نگرانی رو تو دلش می کاره. مدرسه که تا اون موقع فقط سکوت و آرامش رو تجربه کرده بود، حسابی می ترسه. تو ذهنش شروع می کنه به تصور کردن بدترین حالت ها: یعنی میان دیوارام رو خط خطی می کنن؟ درها رو لگد می زنن؟ حیاط رو بهم می ریزن؟ تمام این سوال ها و نگرانی ها، مثل یک ابر سیاه، تابستون رو برای مدرسه تاریک می کنن. این دقیقاً همون ترسیه که خیلی از بچه ها هم موقع ورود به مهدکودک یا مدرسه دارن؛ ترس از ناشناخته ها و چیزهایی که ممکنه پیش بیاد.
روز موعود: اولین برخورد با دانش آموزان
بالاخره روز اول مدرسه فرا می رسه و مدرسه فردریک داگلاس، با یک عالم دلشوره، منتظر اتفاقیه که آقای پاول ازش گفته بود. صبح زود، سکوت مدرسه با صداهای عجیب و غریب و بعد هم هیاهوی بچه ها پر می شه. اولین چیزی که مدرسه تجربه می کنه، یک شوکه بزرگه. بچه ها با کوله پشتی هاشون، کیف هاشون، سروصدا و خنده هاشون مثل یک سیل وارد راهروها می شن. مدرسه احساسات متناقضی پیدا می کنه: یه کم ترس، یه کم کنجکاوی و یه عالمه هیجان ناشناخته.
همین طور که بچه ها توی کلاس ها می شینن، توی راهروها می دوند و توی حیاط بازی می کنن، مدرسه همه رو با دقت زیر نظر می گیره. از پشت در و دیوار، گوش می ده و نگاه می کنه. مدرسه می بینه که یکی داره روی دیوار نقاشی می کشه، یکی دیگه موقع دویدن پاش می خوره به در و صدا می ده، وای یکی دیگه با اون تاب و سرسره ها چه کارهایی که نمی کنه! همه این ها برای مدرسه اولین تجربه هاست. این دید از بالای سر، یا بهتره بگیم از درون مدرسه، حسابی برای خواننده جذاب و بامزه ست. انگار ما هم داریم از چشم مدرسه به دنیا نگاه می کنیم.
«مدرسه فکر می کرد بچه ها یک عالمه سروصدا و دردسرن، اما آرام آرام، یک حس غریبه و شیرین توی قلبش جا خوش می کرد.»
لحظه درک و پذیرش
درست وقتی که مدرسه حسابی سرش گیج رفته از این همه همهمه و فعالیت، یک اتفاق کوچیک اما مهم می افته. یک نقطه عطف که همه چیز رو عوض می کنه. مدرسه می بینه که یکی از بچه ها، که تا حالا فقط دنبال بازیگوشی بود، سرش رو می ذاره روی دیوارش و آروم می خوابه، یا یکی دیگه با ذوق و شوق، نقاشی ای که کشیده رو با افتخار به دیوار آویزون می کنه. شاید یک بچه با خنده و انرژی از وسایل بازی لذت می بره، یا حتی یه بچه دیگه با مهربونی به دیوار یا ستون مدرسه دست می کشه.
مدرسه یواش یواش متوجه می شه که این موجودات کوچولوی پر سر و صدا، فقط دردسر نیستن. اونها پر از انرژی، خلاقیت، شادی و حتی محبتن. همین لحظه های کوچیک کافیه تا حس مدرسه از نگرانی به لذت و یک حس عمیق از تعلق خاطر تغییر کنه. اون دیگه فقط یک ساختمان خالی نیست، حالا حس می کنه خانه این بچه هاست، جاییه که اونها می تونن توش رشد کنن، بازی کنن و خاطره بسازن. اینجاست که مدرسه تازه می فهمه، ترسی که داشت، چقدر بی مورد بوده.
پایان روز اول و انتظار برای آینده
روز اول مدرسه بالاخره تموم می شه. بچه ها یکی یکی، با کوله پشتی های سنگین و صورت های خسته اما شاد، از مدرسه خارج می شن. دوباره سکوت برمی گرده. اما این سکوت با سکوت قبل از اومدن بچه ها خیلی فرق داره. حالا این سکوت، پر از رضایت و یک جور خستگی شیرینه. مدرسه تمام روز رو با بچه ها بوده، تمام صداها رو شنیده، تمام بازی ها رو دیده و تمام احساسات رو حس کرده.
حالا مدرسه دیگه یک ساختمان نگران و مضطرب نیست. دیدگاهش نسبت به بچه ها کاملاً عوض شده. اون دیگه از آینده نمی ترسه، بلکه مشتاقانه منتظر روزهای بعدیه. منتظر اینه که دوباره پر از خنده و شادی بشه، حتی اگه با کمی سروصدا و شلوغی همراه باشه. اون دیگه تنها نیست، بلکه با بچه ها یک ارتباط عمیق برقرار کرده. این پایان شیرین روز اول، نشون می ده که گاهی اوقات، فقط با تجربه کردن چیزهاست که می فهمیم ترس های ما چقدر بی اساس بودن و چقدر می تونیم از ناشناخته ها لذت ببریم.
پیام ها و درس های اصلی کتاب: گنجینه ای برای فکر کردن
این کتاب فقط یک داستان بامزه برای بچه ها نیست؛ یک عالمه پیام های مهم و درس های زندگی توی خودش جا داده که هم برای بچه ها و هم برای بزرگ ترها کلی حرف برای گفتن داره.
غلبه بر ترس از ناشناخته ها
اصلی ترین پیامی که این کتاب می ده، دقیقاً همینه: ترس از ناشناخته ها رو چطور شکست بدیم؟ مدرسه در ابتدا از اینکه بچه ها رو نمی شناسه و نمی دونه قراره باهاش چه کار کنن، حسابی می ترسه. اما وقتی بچه ها میان و تجربه می کنه، می بینه که دنیا اونقدرها هم ترسناک نیست. این کتاب به شکل نمادین به ما یاد می ده که خیلی از ترس های ما از آینده یا از چیزهایی که نمی دونیم، فقط توی ذهن ما ساخته می شن و با تجربه کردن، این ترس ها از بین می رن. بچه ها هم می تونن با دیدن این داستان، یاد بگیرن که ورود به مهدکودک یا مدرسه، شاید در ابتدا ترسناک به نظر بیاد، اما در واقع پر از کشف و شادیه.
همدلی و درک دیدگاه های متفاوت
اگه به این فکر کنیم که نویسنده داستان رو از زبان یک ساختمان روایت کرده، می فهمیم چقدر این کتاب به ما یاد می ده که دنیا رو از چشم دیگران ببینیم. ما معمولاً فقط از دید خودمون به مسائل نگاه می کنیم، اما این کتاب ما رو مجبور می کنه خودمونو جای یک مدرسه بگذاریم و احساسات و نگرانی هاش رو درک کنیم. این همون «همدلی» هستش که یکی از مهم ترین مهارت های اجتماعیه. با خوندن این کتاب، بچه ها یاد می گیرن که به احساسات بقیه، حتی اگه اون بقیه یک ساختمان باشه، توجه کنن و سعی کنن دنیا رو از زاویه دید اونها ببینن.
اهمیت تجربه و یادگیری
مدرسه فردریک داگلاس، با تجربه کردن روز اول مدرسه، همه تصورات و پیش داوری های اولیه اش رو کنار می ذاره. قبل از اون، فکر می کرد بچه ها فقط دردسرن، ولی وقتی اون ها رو از نزدیک می بینه و باهاشون زندگی می کنه، نظرش کاملاً عوض می شه. این یعنی تجربه مستقیم، خیلی وقت ها قوی تر از هر فکریه که ما از قبل تو ذهنمون داریم. این درس خیلی مهمیه که به ما یاد می ده قضاوت نکنیم و برای یادگیری و کشف چیزهای جدید، شجاعت داشته باشیم.
ارزش ارتباط و دوستی
در نهایت، این کتاب نشون می ده که چطور با شروع یک تجربه جدید، می تونیم روابط جدیدی بسازیم و حس تعلق پیدا کنیم. مدرسه در ابتدا تنها بود و فقط آقای پاول رو داشت، اما با اومدن بچه ها، دنیای جدیدی از ارتباطات رو تجربه می کنه و حس می کنه که بخشی از یک جامعه کوچیک و دوست داشتنی شده. این پیام به بچه ها کمک می کنه تا بدونن در محیط های جدید، مثل مدرسه، می تونن دوستان جدید پیدا کنن و احساس امنیت و تعلق خاطر داشته باشن.
خلاقیت در داستان سرایی
گذشته از تمام پیام های آموزنده ای که گفتیم، خود این کتاب یک مثال درخشان از خلاقیت و نوآوری در داستان سراییه. اینکه ادم رکس تونسته به یک شیء بی جان مثل مدرسه، شخصیت و احساسات بده، اوج هنرمندیه. استفاده از استعاره و جان بخشی در ادبیات کودک، کمک می کنه تا مفاهیم عمیق به زبانی ساده و جذاب به بچه ها منتقل بشن و اونها رو به فکر و خیال وا داره.
چرا این کتاب برای کودکان مهم است؟
همینطور که گفتیم، «اولین روز مدرسه» فقط یک قصه شیرین نیست، بلکه یه ابزار کاربردی و مهم برای بچه ها و والدینشون به حساب میاد. بیایید ببینیم چرا این کتاب اینقدر می تونه برای کوچولوها مفید باشه.
کاهش اضطراب جدایی و ترس از مدرسه
یکی از بزرگترین چالش های پدر و مادرها، اضطراب جدایی و ترس از مدرسه یا مهدکودکه، مخصوصاً برای بچه های ۳ تا ۷ سال که در آستانه ورود به این محیط های جدید هستن. این کتاب با به تصویر کشیدن ترس های یک مدرسه و نشون دادن اینکه چطور این ترس ها بی مورد هستن و جای خودشون رو به شادی و هیجان می دن، به بچه ها کمک می کنه تا خودشون رو جای مدرسه بگذارن و ببینن که تنها نیستن. این داستان یک راه غیرمستقیم و لطیف برای گفت وگو با بچه ها درباره نگرانی هاشونه و می تونه حسابی از اضطرابشون کم کنه.
ایجاد نگرشی مثبت و هیجان انگیز نسبت به محیط مدرسه
به جای اینکه فقط به بچه ها بگیم مدرسه جای خوبیه، نترس! این کتاب به اون ها نشون می ده که مدرسه چطور می تونه پر از فعالیت های جالب و دوست داشتنی باشه. با دیدن شور و شوق بچه ها از نگاه مدرسه، ذهن کودکان برای پذیرش یک تجربه مثبت آماده می شه. این کتاب، مدرسه رو به یک دوست مهربون تبدیل می کنه که مشتاقه بچه ها رو ملاقات کنه.
تقویت مهارت های همدلی و درک احساسات دیگران
همانطور که قبلاً گفتیم، زاویه دید منحصر به فرد کتاب، بچه ها رو تشویق می کنه که از دیدگاه یک شیء بی جان به دنیا نگاه کنن. این کار حس همدلی رو در اونها تقویت می کنه و یادشون می ده که احساسات بقیه، هرچقدر هم که متفاوت باشن، مهم هستن و باید به اونها توجه کرد.
«این کتاب به بچه ها یاد می ده که ناشناخته ها همیشه ترسناک نیستن، گاهی اوقات می تونن بزرگترین ماجراهای زندگی مون رو بسازن.»
تحریک تخیل و خلاقیت کودکان
ادم رکس با جان بخشی به مدرسه، تخیل کودکان رو حسابی قلقلک می ده. این نوع داستان سرایی، بچه ها رو تشویق می کنه که خودشون هم به چیزهای اطرافشون جور دیگه ای نگاه کنن و برای خودشون قصه های تازه بسازن. این تقویت خلاقیت، برای رشد فکری بچه ها خیلی ارزشمنده.
ارائه راه حلی غیرمستقیم برای مواجهه با چالش ها
بعضی وقت ها، صحبت مستقیم درباره یک مشکل با بچه ها سخته. این کتاب با استفاده از یک استعاره زیبا، به والدین و مربیان این امکان رو می ده که بدون اینکه مستقیماً به ترس کودک اشاره کنن، با خوندن داستان و همذات پنداری با مدرسه، این ترس رو در دل کودک کمرنگ کنن و بهش کمک کنن با چالش ورود به محیط جدید کنار بیاد.
جوایز و افتخارات کتاب اولین روز مدرسه
وقتی یک کتاب اینقدر خوش می درخشه و مورد توجه قرار می گیره، طبیعیه که جوایز و افتخاراتی هم به دست بیاره. «اولین روز مدرسه» هم از این قاعده مستثنا نیست و تونسته تحسین خیلی ها رو برانگیزه.
- این کتاب دوست داشتنی، در سال 2017 نامزد جایزه شارلوت زولوتو شد. این جایزه به کتاب های تصویری برجسته برای کودکان که از نظر محتوا و تصویرگری، دراماتیک و هنری باشن، اهدا می شه.
- همچنین، در سال 2016 نامزد جایزه Goodreads Choice در بخش کتاب های مصور شد. این جایزه با رای خوانندگان سایت گودریدز (یکی از بزرگترین شبکه های اجتماعی کتاب خوانی) اهدا می شه که نشون می ده چقدر این کتاب در بین عموم مردم و خوانندگان هم محبوبیت داره.
همین نامزدی ها و افتخارات، خودشون یک مهر تاییده برای کیفیت و جذابیت این کتاب هستن و نشون می دن که «اولین روز مدرسه» فقط یک کتاب معمولی نیست، بلکه یک اثر قابل توجه در ادبیات کودک به حساب میاد.
مشخصات فنی کتاب: هرآنچه باید بدانید
برای اونایی که می خوان این کتاب رو تهیه کنن یا دنبال اطلاعات دقیق تر هستن، اینجا یک جدول کامل از مشخصات فنی کتاب رو آوردیم. این اطلاعات بهتون کمک می کنه تا راحت تر پیداش کنید و با جزئیاتش آشنا بشید.
مشخصه | توضیحات |
---|---|
نام کامل کتاب (فارسی) | اولین روز مدرسه |
نام کامل کتاب (انگلیسی) | School’s First Day of School |
نویسنده | ادم رکس (Adam Rex) |
تصویرگر | کریستین رابینسون (Christian Robinson) |
مترجم | آرزو قلی زاده |
ناشر فارسی | انتشارات پرتقال (گروه انتشاراتی خیلی سبز) |
سال انتشار نسخه اصلی | ۲۰۱۶ |
سال انتشار نسخه فارسی (معمولا) | ۱۳۹۶ (اولین چاپ) |
تعداد صفحات (حدودی) | ۳۶ تا ۴۰ صفحه |
شابک (در صورت موجود بودن) | 978-600-462-060-4 (برای چاپ های قدیمی تر) |
گروه سنی هدف | ۳ تا ۷ سال (پیش دبستانی و سال های اول دبستان) |
فرمت های موجود (معمولا) | نسخه چاپی، الکترونیک (PDF/ePub) |
نظرات کاربران و منتقدین: بازتاب استقبال از کتاب
هیچ چیز به اندازه نظرات کسانی که یک کتاب رو خوندن، نمی تونه بهمون نشون بده که اون کتاب چقدر خوبه یا چقدر تونسته با مخاطبش ارتباط برقرار کنه. «اولین روز مدرسه» هم از این قاعده مستثنا نیست و حسابی مورد استقبال قرار گرفته.
خیلی از پدر و مادرها و مربیان، این کتاب رو به خاطر ایده خلاقانه اش تحسین کردن. خیلی ها گفتن که چقدر زاویه دید از چشم مدرسه براشون جذاب بوده و چقدر تونسته به بچه هاشون کمک کنه تا با ترس های روز اول مدرسه کنار بیان. یکی از مادرها نوشته بود: دخترم که همیشه از مدرسه می ترسید، بعد از خوندن این کتاب کلی ذوق کرد و دیگه با شوق از مدرسه حرف می زنه. یا یک معلم گفته بود: این کتاب یک ابزار عالی برای آموزش همدلی به دانش آموزانمه. تصویرسازی های کریستین رابینسون هم که دیگه حرف نداره، خیلی از کاربران اون ها رو بامزه و دوست داشتنی توصیف کردن که به جذابیت داستان حسابی اضافه کرده.
البته مثل هر کتاب دیگه ای، ممکنه نظراتی هم با انتظارات برخی خوانندگان جور در نیاد. بعضی ها ممکنه بگن داستان کوتاهه یا انتظار داشته باشن که مستقیماً به اضطراب بچه ها بپردازه. مثلاً یکی از کاربران گفته بود: داستانش خیلی کوتاه بود و دخترم اونقدر که فکر می کردم، خوشش نیومد. یا بعضی قسمت ها که بزرگ ترها از مدرسه بد می گن، خیلی جالب نبود. اما در کل، بازخوردها به شدت مثبت بوده و هدف اصلی کتاب که کمک به کودکان در مواجهه با چالش های ورود به مدرسه است، به خوبی محقق شده. این یعنی کتاب تونسته ارتباط عمیقی با مخاطبش برقرار کنه و به هدفش برسه.
نتیجه گیری: مدرسه ای با قلبی مهربان و دری به سوی شادی
خب، به پایان سفرمون در دنیای «اولین روز مدرسه» رسیدیم. دیدیم که چطور ادم رکس با یک ایده ساده و درخشان، یک داستان پر از احساس و پیام های عمیق رو خلق کرده. این کتاب، نه تنها به بچه ها کمک می کنه تا با دلشوره های طبیعی ورود به محیط های جدید کنار بیان، بلکه به بزرگ ترها هم یادآوری می کنه که چقدر مهمه دنیا رو از دید دیگران ببینیم و به احساساتشون اهمیت بدیم.
داستان مدرسه فردریک داگلاس، یک نمونه عالی از اینه که چطور یک تجربه جدید، هرچقدر هم که در ابتدا ترسناک به نظر بیاد، می تونه تبدیل به یکی از شیرین ترین خاطرات زندگی بشه. این کتاب با لحن گرم و صمیمی خودش، به همه ما یاد می ده که با آغوش باز به استقبال ناشناخته ها بریم و از هر روز جدید، یک درس و یک تجربه تازه بگیریم.
«اولین روز مدرسه، فقط شروع یک سال تحصیلی نیست؛ آغاز یک ماجراجویی، یک دوستی و کشف کلی دنیای تازه است.»
اگه هنوز این کتاب رو نخوندید، حتماً یک فرصت به خودتون و فرزندانتون بدید و غرق این داستان بامزه بشید. مطمئن باشید که نه تنها از خوندنش لذت می برید، بلکه درس های شیرینی هم ازش می گیرید که تا مدت ها تو ذهنتون می مونه.