خلاصه کتاب رهبری مثبت نگر در عمل: مدلی برای آینده ( نویسنده کورنلیا لوسی، یولانتا برک )

کتاب «رهبری مثبت نگر در عمل» اثر کورنلیا لوسی و یولانتا برک، یک نقشه راه عملی برای رهبران امروزی است که می خواهند سازمان هایشان را در دنیای پرچالش امروز، به سمت شکوفایی و موفقیت هدایت کنند. این کتاب با مدل ALIGHT، اصول رهبری را فراتر از خوش بینی سطحی می برد و راهکارهای ملموس ارائه می دهد.

شاید فکر کنید رهبری مثبت نگر یعنی همیشه لبخند بزنیم و به همه بگوییم همه چیز عالیه!. اما خب، حقیقتش این نیست! این کتاب بهمون یاد میده که چطور با چالش های ریز و درشت دنیای کار کنار بیاییم، چطور تیممون رو الهام ببخشیم و از همه مهم تر، چطور یک محیط کاری بسازیم که هم ما و هم همکارانمون توش حس خوب و رشد داشته باشیم. کورنلیا لوسی و یولانتا برک، با کوله باری از تجربه در روانشناسی مثبت نگر و رهبری، این کتاب رو نوشتن تا به مدیران، رهبران و حتی کسانی که دوست دارن خودشون رو بهتر کنن، یه مسیر روشن نشون بدن. دیگه دوران مدیران خشک و بی احساس گذشته؛ الان وقتشه که رهبر باشیم، اونم یه رهبر حسابی!

چرا رهبری مثبت نگر امروز بیشتر از همیشه حرف برای گفتن داره؟

اگه تو دنیای امروز به دور و برتون نگاه کنید، می بینید که چقدر همه چی سریع داره عوض میشه. از فناوری های جدید گرفته تا چالش های اقتصادی و حتی اتفاقات غیرمنتظره مثل پاندمی کرونا که همه رو غافلگیر کرد. توی این آشفته بازار، رهبران نیاز دارن که فقط به فکر حل مشکلات نباشن؛ باید بتونن تیمشون رو تو مسیر درست نگه دارن، بهشون انگیزه بدن و از همه مهم تر، کاری کنن که سازمانشون تاب آوری لازم رو برای روبرو شدن با هر مانعی داشته باشه.

کتاب خلاصه کتاب رهبری مثبت نگر در عمل: مدلی برای آینده دقیقاً همینجاست که به کمکتون میاد. این کتاب فقط یه مشت نظریه خشک و خالی نیست، بلکه یه چارچوب عملی و کاربردی بهتون میده که می تونید از همین فردا تو محیط کارتون پیاده کنید. نویسنده ها، کورنلیا لوسی و یولانتا برک، دو تا اسم آشنا توی حوزه روانشناسی مثبت نگر و رهبری هستن که با تحقیقات و تجربیاتشون، یه مدل حسابی به اسم ALIGHT رو معرفی کردن. این مدل یه جور نقشه راهه برای اینکه بتونید نه تنها چالش ها رو مدیریت کنید، بلکه تیمتون رو به سمت شکوفایی و موفقیت واقعی ببرید. در ادامه با هم مروری می کنیم به مهمترین چیزایی که این کتاب بهمون یاد میده تا خودمون رو برای یه رهبری تأثیرگذار آماده کنیم.

رهبری مثبت نگر چیه و چی نیست؟ (نگاهی عمیق تر به مفهوم)

خب، بذارید اول یه تصور اشتباه رو برطرف کنیم. وقتی میگیم رهبری مثبت نگر، منظورمون این نیست که چشمامون رو روی مشکلات ببندیم و فکر کنیم همه چی گل و بلبله. نه، اصلاً! نویسنده ها هم خودشون توی کتاب تاکید دارن که بد، قوی تر از خوب است. یعنی چی؟ یعنی مغز ما طوری طراحی شده که به چیزای منفی بیشتر از مثبت توجه کنه تا بتونه از خودش محافظت کنه. مثلاً اگه یه شکست کوچیک بخوریم، ممکنه خیلی بیشتر از یه موفقیت بزرگ تو ذهنمون بمونه و حسابی آزارمون بده.

پس رهبری مثبت نگر یعنی چی؟ یعنی این که رهبر واقع بین باشه. مشکلات رو ببینه، باهاشون روبرو بشه، اما به جای غرق شدن تو منفی گرایی، دنبال راه حل باشه. دنبال نقاط قوت تیمش بگرده و ببینه چطور میتونه از این نقاط قوت برای رد شدن از موانع استفاده کنه. هدف اصلی اینه که یه تعادل سالم بین دیدن واقعیت (چه خوب، چه بد) و تمرکز روی فرصت ها، توانمندی ها و راهکارهای جدید ایجاد کنیم.

رهبری مثبت نگر به معنای انکار وجود منفی نیست، بلکه پذیرش چیزی است که اتفاق می افتد، ارائه راهبردهایی برای حل وفصل موضوع به بهترین شکل، و ادامه دادن مسیر است.

یه رهبر مثبت نگر هیچ وقت مشکلات کارمنداش رو نادیده نمی گیره یا وانمود نمی کنه که وجود ندارن. چون این کار فقط باعث دلسردی و بی اعتمادی میشه. بلکه گوش میده، همدلی می کنه و بعد کمک می کنه تا راه حل پیدا بشه. در واقع، این سبک رهبری برای افراد، تیم ها و کل سازمان کلی مزیت داره؛ از افزایش انگیزه و بهره وری گرفته تا سلامت روانی بیشتر و ایجاد یه محیط کاری که همه توش احساس ارزش کنن و دلشون بخواد بهترین خودشون باشن.

معرفی و تشریح مدل ALIGHT: نقشه راه عملی برای رهبران

حالا که فهمیدیم رهبری مثبت نگر چیه و چی نیست، وقتشه بریم سراغ هسته اصلی کتاب: مدل ALIGHT. این مدل، یه چارچوب شش مرحله ای هست که اسمش از حرف اول شش کلمه کلیدی برداشته شده. یه جورایی نقشه راهیه که به رهبرها کمک می کنه تا اصول مثبت نگری رو تو عمل پیاده کنن و یه محیط کاری حسابی بسازن. بیاید با هم جزء به جزء این مدل رو بررسی کنیم.

A – Abundance (فراوانی): ذهنیت مثبت و تمرکز بر پتانسیل ها

اولین حرف، A، از کلمه Abundance یا همون فراوانی میاد. منظور چیه؟ یعنی رهبر باید همیشه دنبال دیدن نقاط قوت، فرصت ها و پتانسیل های رشد باشه، نه اینکه فقط روی کمبودها و محدودیت ها تمرکز کنه. اگه همیشه فکر کنیم چیزی نداریم یا نمیشه، خب معلومه که انگیزه ای برای حرکت باقی نمی مونه.

چطور می تونیم این ذهنیت رو پرورش بدیم؟

• روی دستاوردهای کوچیک و بزرگ تیم تمرکز کنید و جشن بگیرید. این کار حس ارزشمندی رو تو تیم بالا میبره و بهشون نشون میده که تلاششون دیده میشه.
• نقاط قوت تک تک اعضای تیم رو شناسایی کنید و بهشون فرصت بدید که تو زمینه هایی که قوی هستن بدرخشن. اینجوری هم کارها بهتر پیش میره هم افراد تو پوزیشن درست قرار میگیرن.
• به جای فقط حل مشکل، دنبال کشف فرصت های جدید و نوآورانه باشید. گاهی اوقات مشکلات، پوششی برای فرصت های بزرگ هستن.
• جلساتی رو برگزار کنید که توش بیشتر از اینکه به مشکلات بپردازید، روی راه حل ها و ایده های خلاقانه تمرکز کنید. این کار روحیه کار گروهی و نوآوری رو تقویت می کنه.

L – Leadership as a resource (رهبری به عنوان یک منبع الهام بخش)

حرف L اینجا به این معناست که رهبری نباید فقط یه جایگاه یا قدرت باشه؛ رهبر باید مثل یه منبع انرژی، یه الهام بخش و یه راهنما برای تیمش عمل کنه. این یعنی چی؟ یعنی شما به عنوان رهبر، مسئولیت دارید که به تیمتون دیدگاه روشن بدید، بهشون انگیزه بدید و کاری کنید که حس کنن حمایت میشن. یه رهبر خوب، مثل یه چشمه آب زلاله که به درخت های تشنه کنارش زندگی میبخشه.

برای اینکه رهبریتون منبع الهام باشه:

• ارتباطتون رو با تیم شفاف و مؤثر نگه دارید. سعی کنید همیشه گوش شنوا باشید و به حرف ها و نگرانی های تیمتون اهمیت بدید.
• چشم انداز و اهداف رو طوری توضیح بدید که همه باورش کنن و باهاش همسو بشن. یه رهبر موفق، کسیه که میتونه رویای مشترک بسازه.
• برای توانمندسازی و رشد دیگران وقت بذارید و بهشون اعتماد کنید. وقتی به تیمتون قدرت عمل میدید، اونا هم احساس مسئولیت بیشتری می کنن.
• خودتون الگوی مثبت نگری و تاب آوری باشید. رفتارتون از حرفاتون بلندتر صحبت می کنه.

I – Inspiration (انعطاف پذیری و تاب آوری)

خب، رسیدیم به حرف I. اینجا Inspiration بیشتر از اینکه به معنی الهام بخشی به اون معنای مرسوم باشه، به مفهوم انعطاف پذیری و تاب آوری در برابر مشکلات و تغییرات اشاره داره. این خیلی مهمه، چون تو دنیای امروز که همه چیز در حال تغییره و ما با چالش های پیش بینی نشده ای مثل تغییرات بازار، پیشرفت های تکنولوژیکی یا حتی اتفاقات جهانی روبرو هستیم، توانایی سازگاری با شرایط جدید حرف اول رو میزنه.

رهبر و تیمش باید بتونن:

• با چالش ها و تغییرات غیرمنتظره کنار بیان و به سرعت خودشون رو باهاشون وفق بدن. این مثل یه بازیکن شطرنجه که همیشه چند حرکت جلوتر رو پیش بینی می کنه.
• از شکست ها درس بگیرن و اونا رو به فرصت های یادگیری تبدیل کنن. شکست نباید نقطه پایان باشه، بلکه یه پله برای رسیدن به موفقیت های بزرگ تره.
• از نظر روانی قوی باشن و در برابر استرس و فشار کار مقاوم عمل کنن. یه تیم تاب آور، تو شرایط سخت از هم نمیپاشه.

شما به عنوان رهبر، میتونید با تشویق به آزمون و خطا، ایجاد فضایی امن برای یادگیری از اشتباهات و تقویت مهارت های حل مسئله، این تاب آوری رو تو تیمتون پرورش بدید. به تیمتون کمک کنید که به جای چرا این اتفاق افتاد؟، بپرسن حالا چطور میتونیم از این شرایط عبور کنیم و قوی تر بشیم؟

G – Grand Design (طرح بزرگ و هدف والا)

G از کلمه Grand Design یا طرح بزرگ میاد. هر سازمانی باید یه هدف بزرگ تر از صرفاً سودآوری داشته باشه. یه چشم انداز والا که به کار همه اعضا معنی بده. وقتی کارمندها بفهمن که تلاششون جزئی از یه پازل بزرگ تر و باارزش تره، انگیزه و تعهدشون هم بیشتر میشه. مثل یه نقاش که میدونه هر ضربه قلمش، جزئی از یه اثر هنری بزرگتره.

چطور میشه این طرح بزرگ رو پیاده کرد؟

• چشم انداز و رسالت سازمان رو به وضوح تعریف و تبیین کنید. این باید چیزی باشه که همه تو سازمان باهاش ارتباط برقرار کنن و حس کنن بخشی ازشن.
• کاری کنید که اهداف فردی هر کارمند با این طرح بزرگ همسو بشه. اینجوری هر کس میدونه که کارش چقدر تو رسیدن به هدف کلی سازمان تأثیرگذاره.
• به طور مداوم به تیمتون یادآوری کنید که کارشون چقدر مهمه و چه تأثیری داره. این بازخورد مستمر، انگیزه رو زنده نگه می داره.
• داستان هایی از موفقیت های گذشته و آینده سازمان بگید تا الهام بخش باشه. مردم عاشق داستان هستن، پس از قدرت روایت استفاده کنید.

H – Health & Well-being (سلامت و بهزیستی)

سلامت جسمی و روانی! این H به Health & Well-being یا سلامت و بهزیستی اشاره داره. باور کنید یا نه، اگه حال جسمی و روحی اعضای تیم خوب نباشه، هیچ فراوانی و هیچ طرح بزرگی به درد نمیخوره. یه رهبر مثبت نگر می دونه که سلامت کارکنانش یه سرمایه بزرگه و باید بهش توجه ویژه ای کنه. مثل یه باغبان که میدونه اگه به ریشه درخت رسیدگی نکنه، میوه خوبی هم نخواهد داشت.

برای ارتقاء سلامت و بهزیستی:

• محیط کاری حمایتی ایجاد کنید که استرس رو به حداقل برسونه. فضایی که کارمندان توش احساس امنیت کنن و از بیان مشکلاتشون نترسن.
• تعادل بین کار و زندگی رو تشویق کنید و بهش احترام بذارید. اضافه کاری مداوم، فقط باعث فرسودگی میشه.
• برنامه هایی برای سلامت روان (مثل مشاوره های سازمانی یا کارگاه های مدیریت استرس) ارائه بدید. این نشون میده که سازمان به فکر کارکنانشه.
• خودتون هم به سلامت خودتون اهمیت بدید تا الگوی خوبی باشید. اگه رهبر خودش خسته و بی انرژی باشه، نمیتونه به بقیه انگیزه بده.

T – Tribe (قبیله، جامعه، فرهنگ سازمانی)

و بالاخره T، از کلمه Tribe به معنی قبیله یا جامعه میاد. منظور از قبیله، یه تیم قوی، منسجم و وفاداره که همه اعضاش حس تعلق و هویت مشترک دارن. فرهنگ سازمانی اینجا نقش حیاتی داره. وقتی همه حس کنن جزئی از یه خانواده ان و هدف مشترکی دارن، دیگه کار کردن فقط یه وظیفه نیست، بلکه یه تجربه لذت بخش میشه. مثل یه تیم ورزشی که همه برای یک هدف مشترک تلاش می کنن و از هم حمایت می کنن.

چطور میشه یه قبیله قوی ساخت؟

• برای تیم سازی و فعالیت های گروهی وقت بذارید. این فعالیت ها به اعضا کمک می کنه که همدیگه رو بهتر بشناسن و با هم رفیق بشن.
• ارزش های مشترک رو تو سازمان تقویت کنید و بهشون پایبند باشید. ارزش ها، ستون فقرات فرهنگ سازمانی هستن.
• تشویق کنید که اعضای تیم از همدیگه حمایت کنن و به هم کمک کنن. همکاری، کلید موفقیت هر تیمیه.
• محیطی ایجاد کنید که همه حس کنن صدایشون شنیده میشه و بهشون احترام گذاشته میشه. دموکراسی درونی و احترام متقابل، حس تعلق رو تقویت می کنه.

چگونه اجزای مدل ALIGHT با هم تعامل می کنند؟

نکته مهم اینه که این شش جزء مدل ALIGHT جدا از هم نیستن، بلکه مثل چرخ دنده های یه ساعت، همه با هم کار می کنن تا بهترین نتیجه رو بدن. مثلاً وقتی ذهنیت فراوانی (Abundance) داشته باشید و روی نقاط قوت تمرکز کنید، تیم شما الهام بخش تر میشه (Leadership as a resource). این الهام بخشی باعث میشه تیم انعطاف پذیری بیشتری (Inspiration) تو مواجهه با چالش ها پیدا کنه. همه این ها هم به یه طرح بزرگ (Grand Design) نیاز دارن که بهشون معنی بده. برای اینکه این چرخه خوب بچرخه، سلامت و بهزیستی (Health & Well-being) لازمه و در نهایت، یه قبیله (Tribe) قوی و منسجم این مدل رو به اوج خودش می رسونه. اگه یکی از این چرخ دنده ها خوب کار نکنه، بقیه هم دچار مشکل میشن. پس، باید همه این ابعاد رو با هم و به صورت متعادل پیش برد و مثل یه ارکستر، همه سازها باید هماهنگ با هم بنوازن.

پژوهش ها و یافته های کلیدی پشت رهبری مثبت نگر

شاید فکر کنید این حرفا فقط یه مشت حرف قشنگن که توی کتاب ها میگن. اما نه! کورنلیا لوسی و یولانتا برک، این مدل رو از توی هوا درنیاوردن. اونا حسابی تحقیق کردن و از نتایج پژوهش های ۲۰ سال اخیر توی زمینه روانشناسی مثبت نگر و رهبری استفاده کردن. این پژوهش ها نشون دادن که وقتی رهبران از رویکرد مثبت نگر استفاده می کنن، چه تغییرات عجیبی تو سازمان ها اتفاق میفته. این فقط یه حس درونی نیست، بلکه پشتش کلی داده و مطالعه علمی خوابیده.

مثلاً، مطالعه ها نشون دادن که تیم هایی که رهبران مثبت نگر دارن، معمولاً:

• بهره وری بالاتری دارن: چون اعضا با انگیزه و انرژی بیشتری کار می کنن. وقتی کارمند حس ارزشمندی و حمایت کنه، بیشترین توانش رو میذاره.
• خلاقیت بیشتری از خودشون نشون میدن: چون محیط امنی برای ایده پردازی و آزمون و خطا دارن. ترس از اشتباه، خلاقیت رو نابود می کنه.
• نرخ غیبت و ترک کار کمتری دارن: چون از محیط کارشون راضی ترن و دلشون نمیخواد از اونجا دل بکنن. این یعنی هزینه های جذب و آموزش نیروی جدید کمتر میشه.
• سلامت روانی بهتری دارن: چون کمتر دچار استرس و فرسودگی شغلی میشن. یه محیط مثبت، مثل یه سپر در برابر فشارهای کاری عمل می کنه.
• ارتباطات بین فردی قوی تری دارن: باعث میشه همکاری ها بهتر و مؤثرتر باشن.
• رضایت مشتری بالاتری رو به ارمغان میارن: چون کارکنان شادتر، خدمات بهتری ارائه میدن.

نویسنده ها تو کتابشون، این پژوهش ها رو به زبان ساده توضیح میدن و نشون میدن که چطور این یافته های علمی میتونن توی کار روزمره یه مدیر و رهبر حسابی به درد بخورن. اینجوری وقتی شما مدل ALIGHT رو پیاده می کنید، میدونید که دارید روی یه پایه علمی محکم قدم میذارید، نه فقط یه سری ایده های خوش بینانه. این تحقیقات به شما کمک می کنن که با اعتماد به نفس بیشتری این تغییرات رو تو سازمانتون اعمال کنید.

رهبری مثبت نگر در عمل: مثال ها و نکات کاربردی

خب، حالا میرسیم به بخش هیجان انگیز قضیه! چطور همه این حرفای قشنگ رو تو دنیای واقعی پیاده کنیم؟ کتاب رهبری مثبت نگر در عمل فقط به تئوری بسنده نمی کنه، بلکه پره از مثال های واقعی و مصاحبه با رهبران موفقی که این اصول رو تو سازمانشون اجرا کردن. این بخش از کتاب واقعاً به آدم یه دید عملی میده که چطور میشه تئوری رو تبدیل به عمل کرد.

بیایید چند تا سناریو عملی رو با هم مرور کنیم تا ببینیم چطور میتونیم هر کدوم از اجزای مدل ALIGHT رو تو موقعیت های مختلف کسب وکار پیاده کنیم:

سناریوهای عملی برای پیاده سازی مدل ALIGHT:

1. Abundance (فراوانی):

   تصور کنید تیم فروش شما یه ماه سختی رو گذرونده و به هدفش نرسیده. یه رهبر مثبت نگر به جای سرزنش، میاد و میگه: خب، این ماه سخت بود و به هدفمون نرسیدیم. قبول. ولی بیاید ببینیم تو همین ماه سخت، چه چیزایی رو درست انجام دادیم؟ مثلاً با تلاش زیادتون، فلان مشتری مهم رو با وجود همه مشکلات نگه داشتیم، یا فلان مهارت جدید رو یاد گرفتیم که قبلاً نداشتیم. حالا با همین نقاط قوت و تجربه هایی که کسب کردیم، چطور میتونیم ماه آینده رو جبران کنیم و یه جهش بزرگ داشته باشیم؟ اینجا به جای غرق شدن در شکست، روی نقاط قوت و پتانسیل های آینده تمرکز میشه و به تیم روحیه داده میشه.

2. Leadership as a resource (رهبری به عنوان منبع):

   یکی از کارمنداتون تو یه پروژه بزرگ گیر کرده و حسابی استرس داره، به طوری که حتی کیفیت کارش هم پایین اومده. شما به جای اینکه فقط ازش گزارش بخواید و ایراد بگیرید، میرید کنارش میشینید، به حرفاش گوش میدید تا بفهمید دقیقاً مشکلش چیه. بعد، بهش پیشنهاد می کنید که چطور میتونه بخش های مختلف کار رو مدیریت کنه، یا حتی یه همکار دیگه رو برای کمک بهش معرفی می کنید. با این کار، شما نقش یک منبع حمایت کننده و الهام بخش رو بازی می کنید و اون شخص هم حس میکنه تنها نیست و مدیرش پشتشه، نه فقط ناظرشه.

3. Inspiration (انعطاف پذیری/تاب آوری):

   یه تغییر ناگهانی تو قوانین دولتی یا تو بازار اتفاق میفته و پروژه شما باید مسیرش رو به کلی عوض کنه. به جای اینکه نگران باشید و غر بزنید که ای بابا، دوباره همه چی خراب شد!، با تیمتون جلسه میذارید و با لحنی قاطع و در عین حال امیدوارکننده میگید: باشه، این یه چالش جدیده که باید باهاش روبرو بشیم. میدونم سخته، ولی ما قبلاً هم از پس مشکلات بزرگتر براومدیم. بیاید ببینیم چطور میتونیم سریع خودمونو باهاش وفق بدیم، این مشکل رو به یه فرصت تبدیل کنیم و قوی تر از قبل جلو بریم. این نشون دهنده تاب آوری شماست و به تیمتون هم یاد میده که چطور انعطاف پذیر باشن و در برابر تغییرات زانو نزنن.

4. Grand Design (طرح بزرگ):

   شما یه تیم نرم افزاری دارید که داره روی یه محصول جدید کار می کنه و به خاطر پیچیدگی ها، ممکنه خسته و بی انگیزه بشن. به جای اینکه فقط بهشون بگید این کد رو بنویسید یا فقط به ددلاین فکر کنید، براشون توضیح میدید که این محصول چطور قراره زندگی میلیون ها نفر از کاربرانتون رو آسون تر کنه، چطور قراره یه مشکل بزرگ رو حل کنه و چه تأثیر مثبتی روی جامعه داره. وقتی این طرح بزرگ و هدف والای پشت کارشون رو متوجه بشن، دیگه فقط کدنویس نیستن، بلکه دارن یه تغییر بزرگ و معنی دار رو ایجاد می کنن و همین بهشون انگیزه مضاعف میده.

5. Health & Well-being (سلامت و بهزیستی):

   می بینید که تیمتون حسابی تحت فشاره و دارن اضافه کاری می کنن و علائم خستگی و فرسودگی توشون دیده میشه. به جای اینکه فقط بهشون بگید بیشتر کار کنید یا این پروژه رو تموم کنید، یه روز رو بهشون آف میدید تا استراحت کنن، یا یه کارگاه مدیریت استرس و یوگا تو محل کار براشون برگزار می کنید. حتی اگه شده یه میان وعده سالم یا یه میوه تازه تو محل کار براشون تهیه می کنید. این نشون میده که شما به سلامت و حال خوب اونا اهمیت میدید، نه فقط به خروجی کارشون.

6. Tribe (قبیله):

   یه کارمند جدید به تیمتون اضافه شده. به جای اینکه فقط معرفی اش کنید و انتظار داشته باشید خودش راهشو پیدا کنه، یه برنامه مربیگری براش میذارید و یه همکار باتجربه رو مسئول می کنید که بهش کمک کنه با فرهنگ تیم، وظایف و حتی شوخی های بین همکارا آشنا بشه. فعالیت های تیم سازی مثل ناهار دسته جمعی، بازی های گروهی یا حتی برگزاری جشن های کوچیک رو تشویق می کنید تا حس تعلق رو توشون تقویت کنید و کاری کنید که حس کنن از همون روز اول جزئی از یه خانواده بزرگ هستن.

البته که تو مسیر پیاده سازی این مدل ممکنه چالش هایی هم پیش بیاد. مثلاً ممکنه بعضی از اعضای تیم تو پذیرش تغییر مقاومت کنن یا اصلاً خودشون به مثبت نگری باور نداشته باشن. اینجا نقش شما به عنوان رهبر پررنگ تر میشه. باید با صبر، توضیح کافی، الگوسازی و حمایت، این موانع رو از سر راه بردارید. یادتون باشه، تغییر یک شبه اتفاق نمی افته و نیاز به زمان و تلاش مداوم داره. مهم اینه که خودتون پیشگام باشید و این فرهنگ رو ذره ذره تو سازمان جا بندازید.

مزایای بلندمدت رهبری مثبت نگر برای سازمان شما

اگه فکر می کنید رهبری مثبت نگر فقط یه حس خوبیه که زودگذر تموم میشه، سخت در اشتباهید! این رویکرد، مزایای بلندمدت و پایداری برای سازمانتون داره که می تونه حسابی به رشد و موفقیتتون کمک کنه. این مزایا نه تنها روی حال خوب افراد تأثیر میذاره، بلکه مستقیماً روی خط پایین سودآوری و پایداری کسب وکار شما هم اثرگذاره. بیاید ببینیم این مزایا چی هستن:

1. افزایش بهره وری و خلاقیت کارکنان:

   وقتی کارمندها احساس امنیت روانی، حمایت و انگیزه دارن، مغزشون بهتر کار می کنه و ذهنشون برای ایده پردازی بازتره. بیشتر ایده های نو میدن و کارها رو با کیفیت و سرعت بیشتری انجام میدن. حس تعلق خاطر بهشون کمک می کنه که مسئولیت پذیرتر باشن و خلاقیتشون شکوفا بشه. یه محیط مثبت، مثل یه گلخونه برای رشد ایده ها عمل می کنه.

2. کاهش غیبت، ترک کار و فرسودگی شغلی:

   یه محیط کاری مثبت، جاییه که کارمندها دلشون میخواد صبح ها با انگیزه پاشن و به سر کار بیان. وقتی حس خوبی دارن و می بینن بهشون اهمیت داده میشه، کمتر بیمار میشن، کمتر دنبال فرصت های شغلی دیگه می گردن و کمتر دچار فرسودگی شغلی میشن. این یعنی هزینه های پنهان سازمانتون بابت استخدام و آموزش نیروی جدید حسابی کاهش پیدا می کنه.

3. افزایش رضایت شغلی و وفاداری کارکنان:

   کی دوست نداره تو محیطی کار کنه که بهش ارزش داده میشه و براش احترام قائل هستن؟ رهبری مثبت نگر باعث میشه کارمندها از شغلشون راضی تر باشن و به سازمانشون وفادار بمونن. این وفاداری باعث میشه دانش و تجربه تو سازمان حفظ بشه و از رفتن استعدادهای کلیدی به رقبا جلوگیری بشه. اونا خودشون رو جزئی از موفقیت سازمان می دونن.

4. بهبود شهرت و برند کارفرمایی سازمان:

   وقتی یه سازمان فرهنگ کاری مثبتی داره، همه جا به گوش میرسه! این باعث میشه سازمانتون به عنوان یه جای عالی برای کار شناخته بشه و برای جذب استعدادهای برتر، دستتون بازتر باشه. این برند کارفرمایی قوی، باعث جذب بهترین ها میشه و سازمان رو تو رقابت برای بهترین نیروها، یه قدم جلو میندازه. کی دوست نداره تو یه شرکت معتبر و باحال کار کنه؟

5. افزایش تاب آوری و چابکی سازمانی در برابر تغییرات:

   سازمانی که رهبری مثبت نگر داره، مثل یه درخت تنومنده که ریشه های قوی داره. هر چقدر هم باد و طوفان بیاد، از جاش تکون نمیخوره. تیم هایی که تاب آور هستن، میتونن سریعتر خودشون رو با شرایط جدید وفق بدن، از اشتباهات درس بگیرن و چابک تر عمل کنن. این یعنی بقا و رشد تو دنیای پرسرعت امروز، که توانایی تغییر و سازگاری از هر چیزی مهم تره.

رهبری مثبت نگر فقط یک مدل مدیریتی نیست؛ یک سرمایه گذاری بلندمدت روی انسان ها و آینده سازمان است که نتایج محسوس و پایداری به همراه دارد.

جمع بندی: رهبری مثبت نگر به مثابه یک انتخاب استراتژیک

تا اینجا با هم دیدیم که خلاصه کتاب رهبری مثبت نگر در عمل: مدلی برای آینده ( نویسنده کورنلیا لوسی، یولانتا برک ) چقدر میتونه برای ما به عنوان رهبر یا کسی که میخواد خودش رو توسعه بده، مفید باشه. این کتاب فقط یه راهکار مقطعی نیست، بلکه یه فلسفه جدیده برای مدیریت که روی توانمندی های انسانی و ساختن یه محیط کاری سالم و پرانرژی تمرکز داره.

مدل ALIGHT با اون شش جزئی که داشت – فراوانی (Abundance)، رهبری به عنوان منبع (Leadership as a resource)، انعطاف پذیری/تاب آوری (Inspiration)، طرح بزرگ (Grand Design)، سلامت و بهزیستی (Health & Well-being)، و قبیله/فرهنگ سازمانی (Tribe) – یه چارچوب عملی و کاملاً قابل اجرا رو بهمون میده. دیگه لازم نیست سردرگم باشیم که از کجا شروع کنیم؛ کافیه قدم به قدم این اصول رو تو محیط کار و زندگیمون پیاده کنیم و از نتایجش شگفت زده بشیم.

پس، اگه شما هم یه مدیر، یه رهبر، یه کارشناس منابع انسانی، یا حتی یه دانشجوی علاقه مند به توسعه فردی هستید، ازتون میخوام که این رویکرد رو جدی بگیرید. شروع کنید به تمرین اصول رهبری مثبت نگر، حتی اگه کوچیک باشه. با تمرکز روی نقاط قوت، الهام بخشی به تیم، تقویت تاب آوری، تعریف اهداف والا، توجه به سلامت کارکنان و ساختن یه تیم منسجم، میتونید نه تنها خودتون رو به یه رهبر بهتر تبدیل کنید، بلکه سازمانتون رو هم به سمت آینده ای روشن تر هدایت کنید و تأثیری ماندگار از خودتون به جا بذارید.

اگه دوست دارید عمیق تر به این مباحث شیرجه بزنید و از جزئیات و مثال های بیشتر کتاب لذت ببرید، حتماً مطالعه نسخه کامل کتاب رو تو برنامه خودتون قرار بدید. چون هیچ خلاصه ای نمیتونه جای خوندن اصل کتاب رو بگیره و مطمئنم حسابی براتون آموزنده و الهام بخش خواهد بود و دیدگاهتون رو نسبت به رهبری و زندگی کاری متحول خواهد کرد.

منابع و اطلاعات بیشتر

برای اونایی که دوست دارن بیشتر بدونن و این کتاب فوق العاده رو از نزدیک بخونن، مشخصات کاملش رو اینجا براتون میذارم:

• نام کتاب: رهبری مثبت نگر در عمل: مدلی برای آینده
• نویسندگان: کورنلیا لوسی (Cornelia Lucey) و یولانتا برک (Jolanta Burke)
• مترجمان: پروانه یوسفی و تورج اله وردی
• ناشر: انتشارات دکسا
• سال انتشار: ۱۴۰۳

این کتاب یه راهنمای عالی برای هر کسیه که میخواد تو مسیر رهبری و مدیریت، یه قدم به جلو برداره و تأثیر مثبت و ماندگاری از خودش به جا بذاره. مطالعه این کتاب می تونه جرقه یه تغییر بزرگ تو سبک رهبری شما باشه و کمک کنه تا هم خودتون و هم تیمتون به بهترین ورژن از خودتون تبدیل بشید.