در عقد نکاح علاوه بر شرایط موجود در قواعد عمومی قراردادها
معنی و مفهوم کلی ازدواج برای همه مشخص است اما باید گفت به لحاظ قانونی جزئیات زیادی وجود دارد که بسیاری از افراد از آنها بی اطلاع هستند. قواعد و قوانین نکاح یا همان ازدواج در ایران غالبا در حقوق مدنی 5 مشخص شده که به موضوعاتی نظیر انواع نکاح و جزئیات آن، شرایط ضمن عقد، موانع، حقوق زوجین و طلاق پرداخته شده است. در این مطلب قصد داریم به عقد نکاح پرداخته و جزئیات آنرا مطرح نماییم.
تعریف ازدواج در قانون ایران
مبنای ازدواج و قوانین آن در ایران تابع مواضع دینی است. به لحاظ تعریفی نیز ازدواج یک نوع قرارداد مقدس و قانونی بین زن و مرد است که به موجب آن می توانند یک زندگی مشترک را تشکیل دهند. این قرارداد تعهدات و وظایفی را برای طرفین ایجاب می کند که در قانون بصورت مشروح در مورد آن سخن گفته شده است. ازدواج در ایران به لحاظ نوع به دو دسته عقد موقت و عقد دائم قابل انجام است. عمده ترین تفاوت عقد موقت با عقد دائم در مدت دار بودن عقد موقت است و می بایست بصورت صریح مشخص شده باشد اما اگر چنانچه اشاره ای به مدت نشده باشد غالبا مبنا بر دائمی بودن نکاح است.
شباهت ها و تفاوت های عقد دائم و عقد موقت
علاوه بر موضوع مدت، موارد دیگری نیز وجود دارند که این دو عقد را از یکدیگر متفاوت می کنند:
- برای هر دو عقد می بایست مهر تعیین شود.
- در عقد موقت غالبا پرداخت نفقه توسط مرد الزامی نیست مگر شرط شده باشد.
- عقد موقت با پایان زمان به اتمام می رسد اما برای پایان عقد دائم می بایست طلاق جاری شود.
- هر دو عقد شامل عده زوجه می شوند. (عده یعنی زمان پاک شدن زوجه و امکان ازدواج مجدد)
- زمان عده برای زن در حالت عادی، یائسه، حامله و مرگ زوج متفاوت است.
- در عقد موقت، زوجین از یکدیگر ارث نمی برند.
شرط قانونی ازدواج در ایران
در کشور ایران چهار شرط اساسی برای امکان ازدواج وجود دارد که عبارتند از:
- اختلاف جنس (ازدواج زن و مرد)
- ازدواج با مسلمان ( طبق ماده 1059 قانون مدنی، ازدواج مسلمان با غیرمسلمان در ایران جایز نیست)
- رضایت قلبی
- اهلیت (بلوغ و سلامت عقلی)
شرایط قانونی خواستگاری کردن
طبق ماده 1034 قانون مدنی، هر زنی که خالی از موانع نکاح باشد را می توان خواستگاری کرد. در واقع هر زنی که دارای شرایط ازدواج است می توان خواستگاری کرد. امکان خواستگاری از زنی که در عده وفات زوج باشد بصورت تلویحی مجاز است اما امکان خواستگاری رسمی تا پایان زمان عده وجود ندارد. همچنین خواستگاری زنی که در شرایط طلاق بائن (طلاق بدون امکان بازگشت) قرار دارد نیز بصورت تلویحی قابل انجام است اما می بایست تا زمان پایان عده خواستگاری رسمی انجام نشود. باید توجه داشت که خواستگاری دارای آداب و شرایطی است که می بایست همه مردان به آن توجه داشته و رعایت کنند.
پیشنهاد می شود مطالعه نمایید: اهمیت مشاوره قبل از ازدواج
طبق ماده 619 ذکر شده در قانون مجازات اسلامی ” هر کس در اماکن عمومی یا معابر، متعرض یا مزاحم اطفال یا بانوان شده و یا به آنها توهین نماید به حبس از 2 تا 6 ماه و تا 74 ضربه شلاق محکوم می شود.
وکالت در ازدواج
طبق ماده 1071 قانون مدنی هر یک از زن و مرد می توانند برای عقد نکاح، وکالت به غیر دهند. این قانون برای تسهیل ازدواج در شرایط خاص در نظر گرفته شده است. لازم به ذکر است وکیل نمی تواند موکله خود را برای خود تزویج نماید مگر اینکه در وکالت بصورت کاملا شفاف بیان شده باشد. همچنین اگر وکیل از مفاد وکالت تخدی نموده و مصالح موکل را در نظر نگیرد، موکل حق تنفیذ ( حق ابطال) دارد.
شرط صحت عقد نکاح مربوط به عاقد
در ماده 1064 قانون مدنی صراحتا اعلام شده است که عاقد باید عاقل، بالغ و قاصد باشد.
حکم سکوت در زمان عقد نکاح
صرفنظر از شرایط موجود در گذشته که سکوت دختر را نشان از رضایت او با شرم سخن گفتن تلقی می کردند در حال حاضر می بایست با گفتن بلی، رضایت و اذن خود را به اطلاع عاقد برساند.
شرایط صحت نکاح
در حالت کلی می بایست چهار شرط برای صحت نکاح برقرار باشد:
- اجازه حتما با کلام داده شود مگر اینکه شخص قدرت تکلم نداشته باشد.
- بصورت استثنا در اینصورت اشاره و تایید مورد قبول است.
- شخص عاقد می بایست عاقل، بالغ و قاصد باشد.
- طرفین نکاح کاملا مشخص بوده و هیچ ابهامی وجود نداشته باشد.
- عقد نکاح قابل تعلیق نیست و موجب باطل شدن آن می شود.
شرایط اجازه برای ازدواج دختر
برای ازدواج دختر باکره، اجازه پدر یا جد او لازم است. لازم به ذکر است تنها در صورتی که زن قبلا ازدواج کرده باشد برای ازدواج مجدد نیاز قانونی به اجازه پدر و جد او نیست. در شرایط خاص دختر می تواند با راهکارهای قانونی اقدام به اخذ اجازه قانونی کند تا بتواند با شخص مورد نظر ازدواج کند که البته تشخیص صلاحیت این موضوع توسط مراجع قانونی تعیین می شود. مواردی که دختر می تواند بدون اجازه پدر و جدپدری ازدواج نماید عبارتند از:
- داشتن سابقه ازدواج و از بین رفتن باکرگی
- اجازه ندادن پدر به دلایل غیرموجه که از طرق قانونی امکان اخذ اجازه وجود دارد.
- در قید حیات نبودن پدر یا جد پدری که در اینصورت به اجازه هیچکسی نیاز نیست.
- داشتن 30 سال بیشتر دختر به شرط هوشیاری و بلاغت فکری
- داشتن مدرک کارشناسی ارشد با 5 سال سابقه بیمه
- و برخی از مواردی که صلاحیت اذن را از پدر یا جدپدری صلب می کند.