قابل استماع نبوده یعنی چه؟ | معنی حقوقی و کامل این عبارت

وکیل

قابل استماع نبوده یعنی چه

قابل استماع نبوده یعنی پرونده ای که به دادگاه می برید، به دلایل قانونی خاصی، اصلاً قابل رسیدگی نیست و قاضی نمی تواند به اصل موضوع دعوای شما وارد شود. این یعنی ایرادی اساسی در نحوه مطرح کردن دعوا یا در خود خواسته شما وجود دارد که تا رفع نشود، دادگاه کاری نمی تواند برایتان انجام دهد. در واقع، گوش دادگاه برای شنیدن اصل حرف شما بسته است.

احتمالاً شما هم شنیدید که وقتی پای مسائل حقوقی و دادگاه وسط میاد، پر از اصطلاحات عجیب و غریبه که آدم رو حسابی گیج می کنه. یکی از همین اصطلاحات که ممکنه خیلی ها رو سردرگم کنه، عبارت قابل استماع نبوده یا همون قرار عدم استماع دعوا هست. شاید فکر کنید، خب یعنی چی؟ یعنی دادگاه اصلاً به حرف من گوش نمیده؟ دقیقاً! ولی نه به اون معنایی که فکر می کنید.

وقتی دادگاه میگه دعوای شما قابل استماع نبوده، یعنی یک مانع قانونی جدی وجود داره که اجازه نمیده قاضی به ماهیت اصلی دعوا و اینکه حق با کیه، ورود کنه. مثل این می مونه که بخوای یه بازی فوتبال شروع کنی، ولی هنوز توپ نداری یا یکی از بازیکن ها نیومده. خب تو این شرایط، داور سوت شروع رو نمی زنه و میگه بازی قابل انجام نیست! تو دادگاه هم، قاضی به جای سوت شروع، قرار عدم استماع دعوا صادر می کنه. این قرار میگه: «آقا جان! فعلاً نمی تونیم به این پرونده رسیدگی کنیم، چون یک جای کار می لنگه.»

حالا این یک جای کار می لنگه می تونه دلایل مختلفی داشته باشه؛ از اینکه شما حق طرح اون دعوا رو ندارید تا اینکه خواسته تون غیرقانونیه یا یک ایراد شکلی توی دادخواستتون هست. مثلاً ممکنه فرم دادخواست رو درست پر نکرده باشید یا مدارکتون کامل نباشه. خلاصه اینکه، این قرار مثل یه چراغ قرمزه که به شما میگه: «صبر کن! اول این مشکل رو حل کن، بعد بیا سراغ اصل دعوا.»

قرار عدم استماع دعوا چیه؟ یک تعریف خودمونی

خب، بیایید خودمانی تر توضیح بدیم که دقیقاً منظور از این قرار چیه. وقتی شما به دادگاه دادخواست میدید، توقع دارید قاضی به حرفتون گوش بده، مدارکتون رو ببینه، از طرف مقابل بپرسه و تهش بگه حق با کیه. درسته؟ حالا قرار عدم استماع، جلوی همه این ها رو می گیره. یعنی قاضی اصلاً به مرحله ای نمیرسه که بگه حق با خواهان هست یا خوانده.

این قرار یکی از انواع قرارهای قضایی هست که بهش میگن قرار قاطع دعوا. چرا قاطع؟ چون پرونده رو فعلاً از جریان رسیدگی عادی خارج می کنه و دیگه دادگاه بهش نمی پردازه. اما یه فرق اساسی با حکم داره. حکم، نظر نهایی دادگاه در مورد ماهیت دعواست، مثلاً خوانده محکوم است به پرداخت فلان مبلغ. اما قرار عدم استماع، اصلاً وارد ماهیت نمیشه. فقط میگه: «این پرونده فعلاً شرایط لازم برای رسیدگی رو نداره.»

یه مثال ساده بزنیم: فرض کنید شما از همسایه تون شکایت کردید که سگش مزاحمت ایجاد می کنه. اما به جای اینکه توی دادخواست، نام همسایه رو بنویسید، اسم عموی همسایه رو نوشتید! خب اینجا قاضی میگه: «عزیز من! این دعوا اصلاً متوجه عموی همسایه نیست، این آدم اصلاً مسئولیتی نداره. پس من نمی تونم به این پرونده رسیدگی کنم.» این میشه یه جور قرار عدم استماع. البته این فقط یک نمونه ساده ست و دلایل پیچیده تری هم داره.

تفاوت قرار عدم استماع با قرار رد دعوا و ابطال دادخواست

شاید با شنیدن این اصطلاحات فکر کنید همشون یکی هستن، اما نه! هر کدوم فرق های کوچیکی دارن که سرنوشت پرونده شما رو تغییر میده. بیایید با هم ببینیم تفاوتشون چیه:

  • قرار عدم استماع دعوا: اینجا دادگاه اصلاً وارد اصل قضیه نمیشه. مشکل اینه که شما یا خواسته تون، شرایط اولیه برای اینکه دادگاه به حرفتون گوش بده رو ندارید. خبر خوب اینه که با رفع اون مشکل، می تونید دوباره دادخواست بدید و پرونده رو مطرح کنید. مثل اینکه بخوای بری داخل یه ساختمون، ولی کلید در رو نداری. کلید رو پیدا کنی، می تونی بری داخل!
  • قرار رد دعوا: این قرار از قرار عدم استماع یه قدم جلوتره. اینجا دادگاه ممکنه تا حدی هم وارد ماهیت شده باشه، ولی در نهایت به این نتیجه میرسه که شما از نظر ماهوی (اصل و اساس دعوا) محق نیستید و دعواتون رو رد می کنه. یا اینکه مثلاً مهلت قانونی برای طرح دعوا رو از دست داده باشید. معمولاً بعد از این قرار، نمی تونید دوباره با همون دلایل و همون خواسته دعوا رو مطرح کنید، چون اعتبار امر مختومه پیدا می کنه.
  • قرار ابطال دادخواست: این یکی بیشتر شکلی و فرمالیته ست. مثلاً شما دادخواست رو ناقص نوشتید و با اینکه دادگاه بهتون گفته نقص رو برطرف کنید، این کار رو نکردید. در این حالت، دادخواست شما باطل میشه. بعد از ابطال هم می تونید با تنظیم دوباره و صحیح دادخواست، مجدداً پرونده رو طرح کنید.

پس یادتون باشه، قرار عدم استماع فرصت دوباره میده، اما قرار رد دعوا معمولاً نه! و ابطال دادخواست هم بیشتر به ایرادات فرمالیته برمی گرده که با رفع اونا میشه دوباره دادخواست داد.

چرا یک دعوا قابل شنیدن نیست؟ دلایل اصلی صدور قرار عدم استماع

حالا که فهمیدیم قابل استماع نبوده یعنی چه، بریم سراغ اینکه چه چیزهایی باعث میشه دادگاه چنین قراری صادر کنه. این دلایل معمولاً به این معنی هستن که یا شرایط اولیه و اساسی برای طرح یک دعوا رعایت نشده، یا خواسته ای که دارید، اصلاً پایه و اساس قانونی نداره. دقیقاً مثل وقتی که یه آشپز بخواد غذا درست کنه، ولی مواد اولیه رو اشتباهی آورده باشه. خب معلومه که نمیشه غذایی درست کرد!

فقدان شرایط اولیه اقامه دعوا: ایرادات اساسی

برای اینکه یک نفر بتونه تو دادگاه دادخواست بده، باید یه سری شرایط اولیه رو داشته باشه. اگه یکی از این شرایط نباشه، دادگاه میگه: «ببخشید، نمی تونیم به حرف شما گوش بدیم.»

۱. نداشتن اهلیت: یعنی کی می تونه شکایت کنه؟

اهلیت یعنی توانایی قانونی برای انجام کارهای حقوقی. مثلاً یک بچه هفت ساله نمی تونه بره دادگاه و خودش شخصاً شکایت کنه. یا کسی که دیوانه محسوب میشه، باید ولی یا قیمش کارهای حقوقیش رو انجام بده. اگر شما بدون اینکه اهلیت لازم رو داشته باشید (مثلاً هنوز به سن قانونی نرسیدید یا دچار جنون هستید و قیم ندارید)، دادخواست بدید، دادگاه قرار عدم استماع صادر می کنه.

۲. عدم ذی نفعی خواهان: ضرر به شما رسیده؟

یکی از مهمترین شرایط، اینه که شما در دعوایی که مطرح می کنید، نفع داشته باشید. یعنی باید اون اتفاقی که افتاده، به شما ضرر رسونده باشه یا شما از رسیدگی بهش سودی ببرید. مثلاً اگه همسایه شما با همسایه بغلی اش دعوا دارن، شما نمی تونید برید و از طرف یکی از اونا شکایت کنید، چون ذی نفع نیستید. باید موضوع به طور مستقیم به شما مربوط باشه تا دادگاه دعواتون رو بشنوه.

۳. عدم توجه دعوا به خوانده: با کی کار دارید دقیقاً؟

مورد بعدی، اینکه باید دعوای شما متوجه خوانده باشه. یعنی کسی که ازش شکایت می کنید (خوانده)، باید واقعاً همون کسی باشه که مسئولیت اون موضوع رو داره. اگر شما از یک نفر شکایت کنید، در حالی که اون آدم اصلاً ربطی به موضوع نداره یا مسئولیت قانونی نداره، خب دادگاه میگه: «دعوای شما متوجه این شخص نیست.» این میشه عدم توجه دعوا به خوانده که معمولاً به قرار عدم استماع منجر میشه. مثال عموی همسایه که بالاتر زدیم، دقیقاً همین بود.

خواسته غیرقانونی یا بی فایده: وقتی حرفتون پایه نداره

بعضی وقت ها، مشکل از خود خواسته ای هست که از دادگاه دارید. یعنی چیزی که از قاضی می خواهید، اصلاً در چارچوب قانون نیست یا رسیدگی بهش فایده ای نداره.

۱. خواسته ی نامشروع یا غیرقانونی: چیزی که قانون قبول نداره

دادگاه فقط به دعواهایی رسیدگی می کنه که خواسته شون مشروع و قانونی باشه. مثلاً اگه شما از کسی طلبکاری بابت قماربازی داشته باشید یا پولی که در معاملات غیرقانونی (مثل مواد مخدر) از دست دادید رو بخواهید، دادگاه قطعاً قرار عدم استماع دعوا صادر می کنه. چون این خواسته ها از اساس، غیرقانونی و نامشروع هستن و هیچ حمایتی ازشون نمیشه.

۲. عدم وجود اثر عملی یا فایده در رسیدگی: بی فایده برای دادگاه

دادگاه ها وقتشون رو صرف چیزایی نمی کنن که نتیجه عملی و فایده حقوقی نداره. مثلاً اگه شما از کسی بخواهید کاری رو انجام بده که اون کار رو قبلاً انجام داده، خب رسیدگی بهش دیگه چه فایده ای داره؟ یا در بعضی عقود مثل هبه (بخشش) یا رهن (گرو گذاشتن مال)، تا زمانی که مال به قبض (تصرف فیزیکی) طرف مقابل درنیومده باشه، اون عقد کامل نیست. اگه شما قبل از قبض، برید و از دادگاه بخواهید به دعوایی که بر اساس این عقود مطرح کردید رسیدگی کنه، دادگاه میگه: «این دعوا هنوز اثر عملی نداره چون قبض انجام نشده.» و قرار عدم استماع میده.

اشتباهات شکلی و تشریفاتی: قوانین بازی رو رعایت نکردید

بعضی وقت ها مشکل از خود ماهیت دعوا نیست، بلکه از نحوه مطرح کردن دعواست. مثل اینکه یک نامه مهم رو بنویسید ولی آدرسش رو اشتباهی بزنید.

۱. عدم رعایت تشریفات قانونی: فرمالیته هایی که باید رعایت بشن

دادخواست دادن و رفتن به دادگاه، یه سری تشریفات و مراحل قانونی داره که باید مو به مو رعایت بشه. مثلاً:

  • عدم پرداخت هزینه دادرسی: برای هر دادخواست، باید هزینه مشخصی پرداخت بشه. اگه این هزینه رو ندید یا ناقص بدید، دادگاه به شما مهلت میده تا پرداخت کنید. اگه پرداخت نکنید، ممکنه قرار عدم استماع صادر بشه.
  • نقص دادخواست و عدم رفع نقص: دادخواست باید اطلاعات خاصی داشته باشه (مثل مشخصات کامل طرفین، موضوع دعوا، دلایل و مدارک). اگه این اطلاعات ناقص باشن و با وجود اخطار دادگاه، شما اون نقص ها رو برطرف نکنید، دادگاه می تونه قرار عدم استماع صادر کنه. البته این مورد در مواردی منجر به ابطال دادخواست هم میشه که فرقش رو بالاتر گفتیم.

۲. وجود شرط داوری یا صلاحیت مرجع دیگر: جای اشتباهی اومدید

گاهی اوقات، توی قراردادها، دو طرف توافق می کنن که اگه اختلافی پیش اومد، به جای دادگاه، یک داور یا یک مرجع خاص دیگه بهش رسیدگی کنه. اگه با وجود چنین شرطی، شما باز هم دعواتون رو ببرید دادگاه، قاضی میگه: «شما قبلاً خودتون توافق کردید که جای دیگه ای به این اختلاف رسیدگی بشه، پس من نمی تونم بهش رسیدگی کنم.» اینجا هم قرار عدم استماع صادر میشه.

۳. طرح دعوا علیه شخص متوفی: به شخص فوت شده نمیشه شکایت کرد

اگه خدایی نکرده طرفی که می خواهید ازش شکایت کنید، قبل از اینکه دادخواست رو ثبت کنید فوت کرده باشه، دیگه نمی تونید علیه اون شخص دعوا طرح کنید. چون کسی که وجود خارجی نداره، نمی تونه خوانده دعوا باشه. در این صورت هم دادگاه قرار عدم استماع صادر می کنه. (البته میشه علیه ورثه اون شخص دعوا رو طرح کرد که موضوعش فرق داره.)

قابل استماع نبودن چه بلایی سر پرونده میاره؟ پیامدها و آثار

خب، حالا فرض کنیم دادگاه قرار عدم استماع دعوا رو صادر کرد. این یعنی چی برای شما؟ چه اتفاقاتی بعدش میفته؟ نگران نباشید، دنیا به آخر نرسیده، اما یه سری نکات مهم هست که باید بدونید.

۱. دادگاه اصلاً به ماهیت حرفتون گوش نمیده!

اولین و مهمترین اثر اینه که قاضی اصلاً وارد اصل داستان و حق و ناحق بودن دعوا نمیشه. یعنی مثل اینکه بری یه داستانی رو برای کسی تعریف کنی، ولی اون بگه «ببخشید، من اصلاً نمی تونم به این داستان گوش بدم!» پس نتیجه گیری در مورد اینکه کی برنده یا بازنده اصلی پرونده است، انجام نمیشه. پرونده روی ماهیتش هیچ حکمی نمیگیره.

۲. قابلیت طرح مجدد دعوا: یه شانس دیگه!

این بهترین خبر در مورد قرار عدم استماعه. بر خلاف قرار رد دعوا که ممکنه اعتبار امر مختومه پیدا کنه، قرار عدم استماع این ویژگی رو نداره. یعنی چی؟ یعنی اگر شما دلیل صدور این قرار رو بفهمید و اون ایراد یا مانع رو برطرف کنید، می تونید دوباره از نو همون دعوا رو با همون موضوع، اما این بار به شکل صحیح، مطرح کنید. مثل اینکه بری امتحان رانندگی، رد بشی، بری دوباره تمرین کنی و بعد دوباره امتحان بدی!

یادتون باشه، قرار عدم استماع دعوا پایان راه نیست، بلکه یه چراغ قرمزه که بهتون میگه مسیر رو باید درست کنید.

۳. هزینه دادرسی برنمی گرده: پولی که دادید، رفته!

این قسمت کمی ناراحت کننده ست. وقتی شما دادخواست میدید و هزینه دادرسی رو پرداخت می کنید، اگه بعداً قرار عدم استماع صادر بشه، اون پول به شما برگردونده نمیشه. یعنی شما باید برای طرح مجدد دعوا (بعد از رفع ایرادات)، دوباره هزینه دادرسی جدید پرداخت کنید.

۴. رسیدگی پرونده موقتاً متوقف میشه

خب معلومه که تا وقتی این قرار صادر میشه و تکلیفش مشخص نشده، پرونده از روند عادی رسیدگی خارج میشه. دیگه هیچ جلسه دادگاهی برگزار نمیشه و پرونده منتظر میمونه تا یا به این قرار اعتراض بشه، یا خواهان با رفع ایراد، دوباره دادخواست بده.

آیا میشه به قرار عدم استماع اعتراض کرد؟ راه و رسمش چیه؟

شاید بعد از صدور این قرار، شما احساس کنید که دادگاه اشتباه کرده یا اصلاً این قرار نباید صادر می شده. آیا راهی برای اعتراض هست؟ بله، خوشبختانه هست!

قابلیت اعتراض: ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی به کمک میاد

طبق ماده ۳۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی، قرار عدم استماع دعوا در صورتی قابل اعتراض (تجدیدنظرخواهی) هست که اصل اون دعوایی که مطرح کردید، خودش قابلیت تجدیدنظر داشته باشه. یعنی اگه دعوای شما از اون دست دعواهایی هست که میشه به حکم نهاییش تو دادگاه تجدیدنظر اعتراض کرد، پس به قرار عدم استماعش هم میشه اعتراض کرد.

مهلت اعتراض: زود باشید! وقت کمه

برای اعتراض به این قرار، مثل اکثر رأی های دادگاه، مهلت مشخصی وجود داره. این مهلت ۲۰ روز از تاریخیه که رأی بدوی (همون قرار عدم استماع) به شما ابلاغ میشه. پس حسابی حواستون به تاریخ ابلاغ باشه که مهلت رو از دست ندید.

نحوه اعتراض: چطوری شکایت کنیم؟

برای اعتراض به قرار عدم استماع، باید یه دادخواست تجدیدنظر تنظیم کنید. توی این دادخواست، باید شماره دادنامه (شماره رأی دادگاه) و شماره پرونده رو بنویسید و البته شرح کامل اعتراضتون رو بگید که چرا فکر می کنید این قرار اشتباهه. بعد از تنظیم، این دادخواست رو از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت و برای دادگاه صالح ارسال می کنید. مرجع رسیدگی به این اعتراض، دادگاه تجدیدنظر همون استان هست.

هزینه اعتراض به قرار عدم استماع چقدر آب می خوره؟

هر کار حقوقی، یه هزینه ای داره و اعتراض به این قرار هم همینطوره. هزینه دادرسی اعتراض به قرار عدم استماع دعوا، مثل هزینه های مربوط به دعاوی غیرمالی محاسبه و دریافت میشه. این هزینه ثابت و مشخصه و بسته به ارزش مالی دعوای اصلی شما نیست. باید موقع ثبت دادخواست تجدیدنظر، این هزینه رو پرداخت کنید تا دادخواستتون به جریان بیفته.

وقتی دعوا قابل استماع نیست، چیکار کنیم؟ راهکارهای عملی

خب، حالا که همه چیز رو فهمیدیم، مهمترین سوال اینه: «حالا چیکار کنم؟» نگران نباشید، چند تا راهکار عملی هست که می تونید انجام بدید.

۱. حتماً با وکیل مشورت کنید: مشورت با اهل فن

مسائل حقوقی، شوخی بردار نیستن و پیچیدگی های خاص خودشون رو دارن. بهترین و هوشمندانه ترین کار، اینه که بعد از صدور قرار عدم استماع، فوراً با یک وکیل متخصص و باتجربه مشورت کنید. وکیل می تونه بهتون بگه دقیقاً ایراد کار کجا بوده، چطوری میشه اون ایراد رو برطرف کرد و آیا اعتراض به قرار، اصلاً منطقی و به نفع شماست یا نه. اون ها به اصطلاح فوت کوزه گری رو بلدن!

۲. علت اصلی رو پیدا کنید: ریشه یابی مشکل

باید دقیقاً بفهمید که چرا دادگاه چنین قراری صادر کرده. آیا مشکل از نداشتن اهلیت شما بوده؟ از اینکه ذی نفع نبودید؟ یا خواسته شما غیرقانونی بوده؟ شاید هم یک ایراد شکلی توی دادخواستتون وجود داشته. فهمیدن ریشه مشکل، اولین قدم برای حلشه. معمولاً توی متن قرار عدم استماع، دلیل صدورش مشخصه.

۳. ایرادات رو برطرف کنید: آستین ها رو بالا بزنید

بعد از اینکه علت رو فهمیدید، باید تمام تلاشتون رو بکنید تا اون ایرادات رو رفع کنید:

  • اگر مشکل از اهلیت بوده، از ولی یا قیم خود بخواهید دعوا را طرح کند.
  • اگر ذی نفع نبودید، باید مطمئن شوید که دعوایی که مطرح می کنید، به شما نفعی برساند.
  • اگر دعوا متوجه خوانده نبود، باید خوانده صحیح را شناسایی و دعوا را علیه او مطرح کنید.
  • اگر خواسته تان نامشروع بوده، خب متاسفانه در این مورد راه حلی نیست و باید از آن صرف نظر کنید.
  • اگر تشریفات قانونی رعایت نشده بود (مثلاً هزینه دادرسی یا رفع نقص دادخواست)، آن ها را به درستی انجام دهید.
  • اگر شرط داوری وجود داشت، باید اول به داور مراجعه کنید.

۴. دوباره دادخواست بدید: یه شروع تازه

بعد از اینکه ایرادات رو برطرف کردید، می تونید دوباره یه دادخواست جدید تنظیم کنید و از طریق دفاتر خدمات قضایی به دادگاه بفرستید. این بار دیگه احتمالاً دادگاه به ماهیت دعوای شما رسیدگی می کنه و پرونده به جریان عادی خودش برمی گرده. این یعنی با درس گرفتن از تجربه اول، می تونید شانس موفقیتتون رو بالا ببرید.

۵. اعتراض به قرار: اگه فکر می کنید حق با شماست

اگه بعد از مشورت با وکیل به این نتیجه رسیدید که اصلاً ایرادی وجود نداشته و قرار عدم استماع به اشتباه صادر شده، می تونید توی مهلت قانونی (۲۰ روز) به اون قرار اعتراض کنید و درخواست تجدیدنظر بدید.

مفهوم استماع در حقوق: یه گریز کوتاه

شاید براتون سوال پیش اومده باشه که اصلاً خود کلمه استماع یعنی چی؟ استماع در زبان عربی به معنی گوش دادن و شنیدن هست. وقتی در حقوق میگیم قابل استماع، یعنی قابل شنیدن و قابل رسیدگی. پس عدم استماع هم میشه عدم قابلیت شنیدن یا عدم قابلیت رسیدگی.

توی قانون، این کلمه بار معنایی مهمی داره. یعنی دادگاه قبل از اینکه بخواد وارد اصل و فرع دعوا بشه، اول بررسی می کنه که آیا اصلاً می تونه به این حرف گوش بده؟ آیا این حرف از نظر قانونی صحیح و قابل طرح هست یا نه؟ اگه نباشه، مثل اینکه یه نفر به شما بگه «ببخشید، من فعلاً نمی تونم به حرفت گوش بدم چون خودت یه مشکلی داری!» دقیقاً همینجاست که قرار عدم استماع دعوا صادر میشه. این یه قاعده اساسی توی آیین دادرسی مدنی ماست که کمک می کنه پرونده ها با نظم و ترتیب خاصی جلو برن و از اتلاف وقت دادگاه روی پرونده هایی که شرایط اولیه رو ندارن، جلوگیری بشه.

نتیجه گیری: با آگاهی، راه درستی رو انتخاب کنید

دیدیم که اصطلاح قابل استماع نبوده یعنی چه توی دادگاه ها، به این معنیه که دعوای شما به دلایل مشخصی، فعلاً قابلیت رسیدگی نداره. این دلایل می تونن از جنس ایرادات شکلی، مثل نقص مدارک یا عدم پرداخت هزینه دادرسی باشن، یا ایرادات اساسی تر مثل نداشتن اهلیت، ذی نفع نبودن، عدم توجه دعوا به خوانده یا نامشروع بودن خواسته.

خوشبختانه، صدور قرار عدم استماع دعوا، پایان راه نیست و بعد از اینکه مشکل رو پیدا کردید و برطرفش کردید، می تونید دوباره دعواتون رو از سر بگیرید. این فرصت دوباره، واقعاً ارزشمنده و نباید از دستش داد.

اما نکته مهم اینجاست که هیچ پرونده ای مثل اون یکی نیست و هر کدوم شرایط خاص خودشون رو دارن. برای همین، بهتره همیشه تو این مسیر پر پیچ و خم حقوقی، دست یک وکیل باتجربه رو بگیرید. وکیل می تونه مثل یه نقشه راهنمای خوب، شما رو از سردرگمی نجات بده و کمک کنه که بهترین و کم هزینه ترین راه رو انتخاب کنید. مشاوره حقوقی، همون گام اول و مطمئنیه که می تونه سرنوشت پرونده شما رو به بهترین شکل رقم بزنه. پس اگه با این وضعیت روبرو شدید، حتماً از یه حقوقدان کمک بگیرید تا با خیال راحت تر قدم بردارید و حق خودتون رو بگیرید.