سبک زندگی

اکثر فقها تهدید مهریه را در عقد نکاح جایز نمی دانند

به گزارش خبرگزاری حوزه، بعد از پخش یک سکانس جنجالی از سریال «آقازاده» که به موضوع عقد موقت پرداخته است و گفت‌وگوهای متعدد در این باره در فضای مجازی، جمعی از مخاطبان حوزه‌نیوز در پیام‌های جداگانه احکام شرعی عقد موقت و تطبیق این سکانس با قواعد شرعی را خواستار شدند که خبرگزاری حوزه در راستای احترام به مخاطبان خود، دیدگاه مراجع درباره احکام عقد موقت را منتشر کرد.

سکانس جنجالی سریال «آقازاده»

اجازه پدر 
پرسش: آیا در ازدواج با دختر باکره، اجازه پدر یا جد پدری واجب است و اگر بدون اجازه عقد بخوانند، عقدشان باطل است؟
آیات عظام امام، تبریزی، سیستانی، مکارم و نوری: آری، باید با اجازه پدر یا جدّ پدری دختر باشد و بدون اجازه او عقد باطل است.
آیات عظام بهجت، فاضل: از نظر تکلیفی، احتیاط واجب آن است که با اجازه پدر یا جدّ پدری باشد، ولی اگر بدون اجازه عقد بخوانند، عقد باطل نیست.
آیات عظام خامنه ای، صافی و وحید: بنا بر احتیاط واجب، باید با اجازه او باشد و اگر بدون اجازه عقد بخوانند بنا بر احتیاط واجب، عقد باطل است.

      

اجازه عقد موقت
پرسش: آیا عقد موقت نیز مانند عقد دائم، احتیاج به اجازه پدر دارد؟
همه مراجع: آری، تفاوتی بین آن دو نیست.

   

صیغه محرمیت 
پرسش: ما دو نفر همکار مجرد هستیم، برای آنکه روابط مان از نظر شرعی دچار مشکل نشود و به گناه کشیده نشویم، می توانیم بدون اجازه پدر دختر، ازدواج موقت کنیم؟
همه مراجع: روابط کاری و تحصیلی باعث نمی شود اذن پدر یا جد پدری دختر از اعتبار بیفتد.

———————————————————

شرایط عقد ازدواج را بیان کنید؟

ازدواج دارای شرایطی است؛ از جمله:

۱. به صورت شفاهی صیغه خوانده شود، نه نوشتاری؛

۲. قصد انشای عقد داشته باشند؛

۳. بین ایجاب و قبول، موالات رعایت شود؛

۴. صیغه را به صورت صحیح بخوانند؛

۵. خواننده صیغه عاقل و بالغ باشد؛

۶. زن و مرد به ازدواج راضی باشند.

—————————-

  

سلام. دختر هستم.۳۰ سال سن دارم. شرایط ازدواج ندارم و پدر هم دارم و سخت گیری زیاد کرده اند و ازدواج نکردم.

آیا الان می توانم بدون اجازی پدر صیغه بشوم؟ تشکر

به نظر مقام رهبری بنابر احتیاط ازدواج شما نیاز به اذن پدر دارد به گونه ای او را راضی نمایید؛ البته عقد موقت را به صلاح شما نمی دانیم چون ممکن است با برطرف شدن بکارت پشیمانی برای شما سودی نداشته باشد.

—————————

  

اگر دختر و پسری بخواهند خودشان صیغه عقد موقت بخوانند، کیفیت آن به چه شکل است؟

همه مراجع:

پس از تعیین مهر و مدت عقد و رعایت شرایط عقد (مانند اجازه پدر دختر)، نخست دختر بگوید: «زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی الْمُدَّهِ الْمَعْلومَهِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» و پس از آن بدون فاصله (طولانی) پسر بگوید: «قَبِلْتُ التَّزْویجَ»؛

توضیح المسائل مراجع، م ۲۳۶۸؛ نوری، توضیح المسائل، م ۲۳۶۴ و وحید، توضیح المسائل، م ۲۴۳۲؛ دفتر: خامنه ای.

—————————–

  

آیا در ازدواج موقت هم برای بیرون رفتن از منزل، اجازه شوهر لازم است؟

همه مراجع (به جز تبریزی):

اگر به واسطه بیرون رفتن، حق شوهر از بین می رود، باید اجازه بگیرد. در غیر این صورت، گرفتن اجازه لازم نیست (هرچند بهتر است اجازه بگیرد).

توضیح المسائل مراجع، م ۲۴۲۷ ؛ وحید، توضیح المسائل، م ۲۴۹۱ ؛ نوری، توضیح المسائل، م ۲۴۲۳ ؛ دفتر: بهجت.

آیهاللَّه تبریزی:

اگر به واسطه بیرون رفتن، حق شوهر از بین می رود، باید اجازه بگیرد و چنانچه حق او از بین نمی رود، بنابر احتیاط (-(واجب )-) بدون اذن او بیرون نرود.

تبریزی، توضیح المسائل مراجع، م ۲۴۲۷ ؛ دفتر: نوری.

———————————–

  

اگر پدر دختر به ازدواج دائم با جوانی اجازه دهد، آیا آنان می توانند برای آشنایی از خصوصیات یکدیگر، بدون اطلاع خانواده او، عقد موقت بخوانند؟

همه مراجع: در این فرض نیز اعتبار اجازه پدر برای خواندن عقد موقت ساقط نمی شود.

دفتر: همه مراجع..

——————————-

  

فرزندی که از ازدواج موقت متولد می شود، مربوط به پدر است یا مادر؟

همه مراجع: به پدر تعلّق دارد. [۱]

۱- امام، تحریر الوسیله، ج ۲، النکاح المنقطع، م ۱۳؛ مکارم، استفتاءات، ج ۱، س ۷۵۵؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۳۵۷؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۱۳۶۷؛ تبریزی، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۱۳۶۷؛ صافی، هدایه العباد، النکاح المنقطع م ۱۳ و دفتر: خامنه ای، بهجت، فاضل و نوری.

——————————-

  

سلام

آیا ازدواج معاطاتی را مراجع تقلید اجازه می دهند؟

همه اتفاق نظر دارند که عقد (چه دائم و چه موقت) معاطاتی نمی شود و باید حتماً صیغه عقد اجرا شود.

(نکاح معاطاتی ، نوعی نکاح است که به توافق و تراضی طرفین برای آن انعقاد آن کافی است ، یا به عبارت دقیق‌ تر عقد ازدواجی است که در آن قصد ایجاد عقد به واسطه‌ ی فعل یا عملی که به وضوح عقد ازدواج را بیان کند ، نشان داده می شود . تشخیص این صراحت و وضوح به عهده‌ ی عرف است . این اعمال می‌توانند از حلقه به دست کردن و بردن جهیزیه تا انجام عمل زناشویی را شامل شود.  یعنی هر کدام از طرفین ، مرد یا زن ، حلقه‌ ی ازدواج به دیگری بدهد ، یا زن جهیزیه‌ ی خود را به خانه‌ ی مرد برای شروع زندگی زناشویی ببرد ، عقد ازدواج محقق شده‌ است).

—————————–

  

آیا می توان از طریق تلفن، صیغه عقد را جاری ساخت؟

همه مراجع: آری، خواندن عقد با تلفن جایز است.[۱]

۱- امام، نوری و فاضل، تعلیقات علی العروه، باب العقد و احکامه، م ۱۰ مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۸۹۸ ؛ تبریزی، صراط النجاه، ج ۱، س ۸۴۴ ؛ خامنه ای، استفتاء، س ۳۰ ؛ صافی، جامع الاحکام، ج ۲، م ۱۲۵۸ ؛ سیستانی، سایت، ازدواج، س ۴۵ دفتر: وحید و بهجت.

———————————

  

اگر در خواندن عقد نکاح یک حرف یا بیشتر اشتباه شود، آیا عقد باطل است؟

همه مراجع: اگر معنای آن عوض شود، عقد باطل است.

۱- توضیح المسائل مراجع، م ۲۳۷۱ ؛ نوری، توضیح المسائل، م ۲۳۶۷ و وحید، توضیح المسائل، م ۲۴۳۵.

——————————-

  

در صورتی که عقد موقت کرده باشیم و بچه دار بشویم سرپرستی بچه بر عهده کیست؟ بر عهده مرد است یا زن؟

بر عهده مرد است.

———————————–

  

آیا در اینترنت و چت با دیگری، می شود عقد موقت را با انجام تایپ اجرا کرد؟

همه مراجع: خیر، با تایپ کردن، عقد صحیح نیست.[۱]

۱- نوری، امام و فاضل، التعلیقات علی العروه، باب العقد و احکامه، م ۲ ؛ سیستانی، توضیح المسائل مراجع، م ۲۳۶۳ ؛ صافی، هدایه العباد، ج ۲، باب العقد و احکامه و دفتر: وحید، تبریزی، بهجت، خامنه ای و مکارم.

——————————-

  

حداقل و حداکثر مدت در عقد موقّت چه مقدار است؟

همه مراجع (به جز تبریزی، سیستانی، مکارم و وحید): عقد موقت اندازه معیّنی ندارد و مقدار آن، با توافق دو طرف انجام می پذیرد.

امام، بهجت، صافی و نوری، توضیح المسائل مراجع، احکام نکاح ؛ فاضل و جامع المسائل، ج ۱، س ۱۵۴۴ و نوری، توضیح المسائل، احکام نکاح.

  

آیت اللَّه سیستانی: … باید مدت آن از مقدار عمر زن و شوهر و یا یکی از آنها بیشتر نباشد که در این صورت عقد باطل خواهد بود.

 سیستانی، توضیح المسائل مراجع، احکام نکاح.

  

آیات عظام تبریزی، مکارم و وحید: … بنابر احتیاط واجب، باید مدت آن از مقدار عمر زن و شوهر یا یکی از آنها بیشتر نباشد. در غیر این صورت، احتیاط واجب آن است که احکام عقد دائم را بر آن جاری سازند.

مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۱۰۰۸؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۳، عقدالمتعه؛ و تبریزی، منهاج الصالحین،۲، عقدالمتعه.

——————————-

  

آیا پیش از تمام شدن مدت عقد موقّت، جایز است صیغه ازدواج دائم خوانده شود؟

همه مراجع: خیر، این کار جایز نیست؛ بلکه باید مرد نخست مدت باقی مانده از عقد موقت را به زن ببخشد. سپس صیغه عقد دائم را جاری سازند.[۱]

۱- امام، تحریر الوسیله، ج ۲، النکاح المنقطع، م ۱۱ ؛ صافی، هدایه العباد، ج ۲، النکاح المنقطع، م ۱۱ تبریزی، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۱۳۱۱ ؛ دفتر: همه مراجع.

————————–

  

فرق عقد موقت با زنا در چیست؟

بعضی از تفاوت های عقد موقت و زنا به شرح ذیل است:

۱. صیغه موقّت یک نوع ازدواج است؛ همان طور که ازدواج دائم نوع دیگری از ازدواج است و هر دو شرایط و احکام خاص خود را دارد که از جمله آن ذکر صیغه عقد، مهریه و مدت است. اما زنا بدون توجه به این شرایط (مثل نخواندن صیغه عقد) کاری صورت می گیرد.

۲. در ازدواج موقّت نسبت به دختر باکره، اجازه پدر و یا جد پدری او لازم است؛ در نتیجه این کار با اطلاع خانواده و به دور از احساسات و پنهان کاری ها صورت می پذیرد.

۳. در ازدواج موقت، زن باید بعد از تمام شدن مدت عقد، عدّه نگه دارد؛ ولی در زنا این قانون وجود ندارد.

۵. در ازدواج موقت، مرد مسئولیت پذیر است و توابع این ارتباط را از جهت فرزنددار شدن احتمالی می پذیرد؛ در حالی که در عمل نامشروع این امر وجود ندارد.

۶. در ازدواج موقت «روابط» براساس «ضوابط» شکل می گیرد و ارضای جنسی به صورتی نظام مند و قانونی، پاسخ داده می شود، در حالی که در زنا ضابطه ای وجود ندارد و غیرقانونی است.

————————–

  

تفاوت عقد موقّت و دائم در چیست؟

ازدواج دائم و موقت، در بسیاری از احکام و مسائل مشترک اند؛ برای مثال در هر دو باید صیغه خوانده شود و تنها راضی بودن زن و مرد کافی نیست و یا صیغه عقد را می توانند خود زن و مرد بخوانند و یا دیگری را وکیل کنند که از طرف آنان بخواند. اما در پاره ای از مسائل با یکدیگر تفاوت دارند که برخی از آنها عبارت است از:

۱. ذکر نشدن مهر در عقد دائم، عقد را باطل نمی سازد (بر خلاف عقد موقّت).

۲. زن و شوهر در عقد دائم، از یکدیگر ارث می برند (بر خلاف عقد موقّت).

۳. جایز نیست زن و شوهر در عقد دائم شرط کنند که نزدیکی انجام نگیرد (بر خلاف عقد موقت).

۴. شوهر در عقد دائم باید نفقه زن را بپردازد (برخلاف عقد موقت).

۵. زن در عقد دائم بدون اجازه شوهر نمی تواند بیرون برود؛ ولی در عقد موقت می تواند، مگر آنکه باعث تضییع حق شوهر شود.

۶. ذکر مدت در عقد دائم لازم نیست؛ ولی در عقد موقّت باید مدت ذکر شود.

۷. در عقد دائم زن حق هم خوابی دارد (در صورتی که متعدد باشند)؛ ولی در عقد موقّت زن حق همخوابی ندارد.

———————-

  

آیا جایز است پیش از تمام شدن مدت عقد موقّت، زن را به عقد دائم خود در آورد؟

همه مراجع: خیر، جایز نیست؛ ولی می تواند مدت باقی مانده را به او ببخشد و سپس عقد دائم بخواند.[۱]

۱- خامنه ای، استفتاء، س ۴۰ ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۳، ۱۳۱۱؛ تبریزی، منهاج الصالحین، ج ۲، م ۱۳۱۱؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج۳، م ۲۴۹؛ امام، تحریر الوسیله، ج۲، النکاح المنقطع، م ۱۱؛ صافی، هدایه العباد، ج ۲، النکاح المنقطع، م ۱۱؛ نوری، استفتاءات، ج ۲، س ۶۹۴؛ فاضل، جامع المسائل، ج ۲، س ۱۲۵۵، دفتر: بهجت و مکارم.

———————————–

  

زن و مردی صیغه موقّت جاری می کنند و بعد از آمیزش متوجه می شوند که عقدشان به جهتی باطل بوده است؛ آیا این کار آنان در حکم زنا است و بچه به دنیا آمده نامشروع است؟

همه مراجع: با توجه به اینکه به مسأله آگاه نبوده اند، عملشان زنا نبوده و بچه نیز حلال زاده است و اگر بخواهند به زندگی موقّت ادامه دهند، باید دوباره صیغه عقد را جاری سازند.[۱]

۱- مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۱۰۱۲؛ نوری، استفتاءات، ج ۲، س ۶۳۴؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۳، عقد المتعه و م ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۲۳۳ و ۹۲؛ تبریزی، منهاج الصالحین، ج ۲، عقد المتعه و م ۱۳۷۵ و ۱۳۷۶؛ امام، تحریر الوسیله، ج ۲، النکاح المنقطع، م ۵ و النسب، م ۲؛ صافی، هدایه العباد، ج ۲، النکاح المنقطع، م ۵ و النسب، م ۲ و دفتر: خامنه ای، بهجت و فاضل.

———————————

  

اگر مردی بخواهد خانم بیوه ای را به عقد موقت خود در آورد، چگونه صیغه بخواند؟

همه مراجع: پس از تعیین مهر و زمان عقد، مرد به وکالت از طرف زن بگوید: «اَنْکَحْتُ مُوَکِّلَتی (بعد از آن نام زن ذکر شود) نَفْسی فِی الْمُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعلُومْ». سپس از طرف خودش بگوید: «قَبِلْتُ النِّکاحَ لِنَفْسی».

—————————

  

آیا زن می تواند پیش از خواندن عقد موقّت، مهریه خویش را ببخشد و خطبه عقد را بدون ذکر مهریه بخوانند؟

همه مراجع: خیر، عقد موقّت بدون ذکر مهر باطل است؛ ولی می تواند بعد از عقد آن را ببخشد.[۱]

۱- نوری، استفتاءات، ج ۲، س ۶۳۴ ؛ تبریزی، منهاج الصالحین، ج ۲، عقد المتعه ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۳، عقد المتعه ؛ امام، تحریر الوسیله، ج ۲، النکاح المنقطع، م ۵ ؛ صافی، هدایه العباد، ج ۲، النکاح المنقطع، م ۵ ؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ج ۳، م ۲۳۳ و دفتر: بهجت، خامنه ای، مکارم و فاضل.

——————————-

  

حداقل و حداکثر مدت در عقد موقت چه مقدار است؟

آیات عظام امام، صافی، فاضل، نوری: عقد موقت اندازه معیّنی ندارد و مقدار آن با توافق دو طرف انجام می پذیرد.[۱]

آیت اللّه سیستانی: عقد موقت اندازه معینی ندارد و مقدار آن با توافق دو طرف انجام می پذیرد، ولی باید مدت آن از مقدار عمر زن و شوهر یا یکی از آنها بیشتر نباشد که در این صورت عقد باطل خواهد بود.[۲]

آیات عظام تبریزی، مکارم و وحید: عقد موقّت اندازه معیّنی ندارد و مقدار آن با توافق دو طرف انجام می پذیرد؛ ولی بنابر احتیاط واجب باید مدت آن از مقدار عمر زن و شوهر یا یکی از آنها بیشتر نباشد و در غیر این صورت احتیاط واجب آن است که احکام عقد دائم را بر آن جاری سازند.[۳]

آیت اللّه بهجت: عقد موقّت اندازه معینی ندارد و مقدار آن با توافق دو طرف انجام می پذیرد؛ ولی اگر مدت آن از مقدار عمر زن و شوهر یا یکی از آنها بیشتر باشد، باید احکام عقد دائم را بر آن جاری سازند.[۴]

۱- امام، صافی و نوری، توضیح المسائل مراجع، احکام نکاح؛ فاضل و جامع المسائل، ج ۱، س ۱۵۴۴ و نوری، توضیح المسائل، احکام نکاح و دفتر: خامنه ای.

۲- سیستانی، توضیح المسائل مراجع، احکام نکاح.

۳- مکارم، استفتاءات، ج ۲، س ۱۰۰۸؛ وحید، منهاج الصالحین، ج ۳، عقدالمتعه و تبریزی، منهاج الصالحین، ج ۲، عقدالمتعه.

۴- دفتر: بهجت.

——————————–

  

آیا متعه و ازدواج موقت در قرآن و یا زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) وجود داشته است؟

متعه یک نوع پیوند زناشویی مشروع است همانند ازدواج دائم، با این تفاوت که متعه به صورت ازدواج موقت است؛ ازاین‌رو متعه یکی از مصادیق «أزواجهم» در این آیه شریفه است:(((وَ الَّذِینَ هُم لِفُرُوجِهِم حافِظُونَ. إِلاّ عَلی أَزواجِهِم أَو ما مَلَکَت أَیمانُهُم)))[ مؤ منون ۲۳، آیات ۵-۶.]؛«کسانی که پاکدامنند مگر در مورد همسرانشان یا کنیزانی که به دست آورده اند».متأسفانه برخی از وهابی ها «متعه» و ازدواج موقت را به معنای زنا و فحشا می دانند و شیعه را متهم به زنا می کنند، در حالی که در کتاب های تفسیری و حدیثی خودشان احکام و شرایطی برای متعه بیان شده که آن را از زنا متمایز می کند، در ذیل به شرایط و احکام متعه اشاره می شود:

۱. تعیین اجرت یا مهریه.

۲. تعیین وقت و زمان.

۳. صیغه عقدی که مشتمل بر ایجاب و قبول است.

۴. جدا شدن به وسیله سپری شدن زمان عقد یا این که مرد، مدت خود را بذل کند و ببخشد.

۵. عدّه نگه داشتن زن پس از متعه (زنی که دارای عادت ماهانه است باید یک دوره عدّه نگه دارد و زنی که عادت ماهانه ندارد چهل و پنج روز باید عدّه نگه دارد).[ وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص۴۷۳.]

۶. ارث نبردن زن.

۷. اگر فرزندی به دنیا بیاید، فرزند مشروع است و از پدر خود ارث می برد و نفقه فرزندان بر عهده پدر است.

۸. ازدواج با دختر باکره نیاز به اذن و اجازه ولی او دارد و بدون اذن ولی عقد باطل است.[ وسایل الشیعه، ج ۱۴، ص ۴۵۸.]

مفسران بزرگ اهل‌سنت مانند ابن کثیر دمشقی، امام قرطبی و سیوطی و فخر رازی در تفاسیر خود ذیل آیه ۲۴ سوره نساء، شرایط و احکام مذکور را برای متعه ذکر کرده اند.[ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۴۸۶؛ الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج ۶، ص ۲۱۴؛ الدرّ المنثور، سیوطی، ج۲، ص ۴۸۴؛ التفسیر الکبیر، فخر رازی، ج ۵، ص ۵۲ و ۵۱.]

اگر انسان منصفی این شروط و احکام را با زنا و فحشا مقایسه کند، خواهد فهمید که به هیچ عنوان این دو عمل با هم قابل مقایسه نیستند، هرگز در زنا و فحشا، عدّه نگه داشتن و صیغه عقد و تعیین وقت و سایر احکام وجود ندارد، در حالی که رعایت این احکام در ازدواج موقت الزامی است.

نکته دوم آن که ازدواج موقت و متعه مشروعیت خود را از قرآن کریم گرفته است؛ آیه ۲۴ سوره مبارکه نساء می فرماید:

(((فَمَا استَمتَعتُم بِهِ مِنهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَهً)))؛

«زنانی را که متعه کرده اید، مهرشان را به عنوان فریضه ای به آنان بدهید».

شیعه و سنی بر این باورند که این آیه درباره ازدواج موقت و نکاح متعه نازل گردیده است؛ هفده تفسیر مهم از تفاسیر اهل‌سنت تصریح به نزول آیه در مورد متعه دارند.[ از جمله این تفاسیر: صحیح بخاری کتاب التفسیر، صحیح مسلم (کتاب الحج)، مسند احمد، تفسیر طبری تفسیر فخر رازی، تفسیر قرطبی، تفسیر بغوی، تفسیر کشاف، تفسیر ابن کثیر، تفسیر خازن، تفسیر ابی السعود، تفسیر الدرّ المنثور سیوطی، تفسیر ابی حیان، تفسیر بیضاوی، احکام القرآن جصّاص و… .]

جالب آن که برخی از مفسران مانند طبری و ابن کثیر و دیگران از ابن عباس و أبی بن کعب و سعید بن جبیر و سدی نقل می کنند که آنها آیه را بدین گونه تلاوت می کردند: «فما استمتعتم به منهنّ إلی أجلٍ مسمّی»[ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۴۸۶.]، قید «إلی أجلٍ مسمّی» خود بهترین گواه برای آن است که آیه شریفه درباره متعه و ازدواج موقت نازل گردیده است.

ابن کثیر دمشقی که تفسیرش در میان وهابیت جایگاه برجسته و ممتازی دارد، در ذیل آیه ۲۴ نساء می گوید: «به عموم این آیه بر نکاح متعه استدلال شده است و بدون شک، متعه در آغاز اسلام مشروع و حلال بوده سپس حکم آن نسخ شده است. البته ابن عباس و گروهی از صحابه پیامبر قایل به مباح بودن متعه در حالت ضرورت و اضطرار بوده اند و این روایتی است که احمد بن حنبل نقل کرده است»[ همان.].

آری، متعه در آغاز اسلام مشروع بوده است ولی هیچ دلیل معتبری بر نسخ شدن آن توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نداریم.

سیوطی در کتاب تاریخ الخلفاء تصریح می کند که نخستین کسی که متعه را حرام کرد، خلیفه دوم عمربن الخطاب بود، «هو (عمر) اوّل مَن حرَّم المتعه».[ تاریخ الخلفاء، سیوطی ص ۱۴۴.]

همچنین در صحیح مسلم از جابربن عبدالله انصاری این گونه روایت شده است: «عن جابر بن عبدالله قال: کنّا نستمتع بالقبضه مِنَ التمّر و الدّقیق الأیامَ علی عهد رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) و أبی بکر حتی نهی عنه عُمر فی شأن عمر و بن حریث»[ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۰۲۳، کتاب النکاح، باب نکاح المتعه، حدیث ۱۶.].

«جابر بن عبدالله گفت: ما در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و زمان ابوبکر متعه انجام می دادیم در مقابل یک مشت خرما و آرد تا این که عمر بن الخطاب متعه را در قضیه عمروبن حریث، حرام کرد».

آری عمر بن الخطاب در آن خطبه ای که برای مردم خواند، چنین گفت: «متعتان کانتا علی عهدِ رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) و أنا أنهی عنهما و أعاقبُ علیهما متعه النساء و متعه الحج»[ السنن الکبری، بیهقی، ج ۱۰، ص ۴۹۰، کتاب النکاح، حدیث شماره ۱۴۵۰۶.]؛ «دو متعه بود (متعه حج و متعه نساء) که در عهد رسول خدا مباح و حلال بود ولی من از آن دو نهی می کنم و هر کس آن را انجام دهد او را مجازات می کنم، یکی متعه زنان و یکی متعه حج است».

ازاین‌رو یحیی بن أکثم از مردی در بصره پرسید: در جواز «متعه» به چه کسی اقتدا کرده ای؟ آن مرد گفت: به عمر بن الخطاب. گفت: چگونه به وی اقتدا کردی در حالی که عمر شدیدترین و سخت گیرترین مردم نسبت به متعه بود. آن مرد گفت: در خبر صحیح آمده که عمربن الخطاب بر فراز منبر رفت و گفت: خدا و رسولش دو متعه را بر شما حلال کرد (متعه نساء و متعه حج) و من این دو متعه را بر شما حرام می کنم و هر کس آن را انجام داد او را مجازات می کنم. ما شهادت عمر بر حلال بودن آن دو متعه را قبول کردیم ولی تحریم آن دو را از وی نپذیرفتیم[ محاضرات الاُدباء، راغب اصفهانی، ج ۲، ص ۲۳۵.]. یعنی خود خلیفه دوم در این خطبه اش تصریح می کند که متعه در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) حلال بوده و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آن را تحریم نکردند و من حلال خدا را حرام می شمارم!!

امام علی(علیه السلام) درباره عملکرد نادرست خلیفه دوم می فرمایند: «لو لا أنّ عمر رضی الله عنه نهی عن المتعه ما زنی إلاّ شقی»[ تفسیر الطبری، ج ۸، ص ۱۷۸؛ الدرّ المنثور، ج ۲، ص ۴۸۶، التفسیر الکبیر، ج ۵، ص ۵۲.]؛ «اگر عمر بن خطاب از انجام متعه نهی نمی کرد، جز انسان شقاوتمند مرتکب زنا نمی شد».

نکته شایان ذکر آن که بسیاری از صحابه گران قدر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) معتقد به جواز و حلال بودن متعه، پس از رحلت ایشان بوده اند.

علامه امینی در کتاب گرانسنگ «الغدیر» نام بیست نفر از صحابه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) که معتقد به جواز و حلیت متعه بوده اند را ذکر می کند[ الغدیر، ج ۶، ص ۳۱۳.] و این خود بهترین گواه بر عدم نسخ متعه می باشد.

ابن حزم آندلسی که از طرفداران تفکر اُموی است و فرد متعصبی است، درباره صحابه ای که پس از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) معتقد به جواز و مباح بودن متعه بوده اند، می گوید: «هر آینه پس از رحلت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) گروهی از سلف صالح از صحابه بر حلال بودن و جواز متعه ثابت قدم ماندند، از صحابه افرادی همچون: اسماء دختر ابوبکر صدیق، جابربن عبدالله انصاری، ابن‌مسعود، ابن عباس، معاویه بن ابی سفیان، عمرو بن حُریث، ابوسعید خدری، سلمه بن امیه بن خلف، معبد بن أمیه بن خلف. و از تابعین افرادی همچون: طاووس، عطاء، سعید بن جبیر و سایر فقهای مکه معتقد به حلال بودن و جواز متعه پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده اند».[ المحلی، ابن حزم، ج۱۱، ص ۱۶۹، کتاب النکاح، مسئله ۱۸۵۸.]

نکته مهم دیگر درباره متعه این است که ازدواج موقت همراه با شرایط و زمینه های آن، یک راه کار منطقی و خردپذیر برای حل پاره ای از مشکلات و آسیب های اجتماعی است.

جالب آن که کسانی که حلال خداوند را حرام نمودند، یا امور ناپسند دیگری مثل جهاد نکاح را جایگزین آن کرده اند و یا ازدواج موقت را با شکل و قالب دیگری پذیرفته اند. اهل‌سنت ازدواجی دارند به نام «الزواج بِنیّه الطّلاق» که حقیقت آن در واقع همان ازدواج موقت و متعه است ولی از نام بردن آن امتناع می ورزند[ شرح صحیح مسلم، باب نکاح المتعه، ج ۵ / ۷۶.].

امام نووی بزرگ شارح صحیح مسلم، در شرح خود این گونه می آورد: «اگر مردی با زنی ازدواج کند و صیغه عقد را به طور مطلق بخواند – قید نکند که عقد او دایم یا موقت است – و نیت این مرد آن باشد که مدّت معینی با این زن زندگی کند و بعد از او جدا شود، غالب فقهای اهل‌سنت بر این باورند که این نکاح صحیح و حلال است».

در میان بزرگان اهل‌سنت، کسانی بوده اند که خود ازدواج موقت انجام می داده اند؛ به عنوان نمونه، راغب اصفهانی در کتاب «محاضرات الأدباء» نقل می کند که «عبدالله بن زبیر» فرزند متعه بوده است، هنگامی که زبیر، اسماء دختر ابوبکر را متعه نمود، حاصل این ازدواج موقت «عبدالله بن زبیر» بود.[ مادر عبدالله بن زبیر به او گفت: «ما ولدتک الاّ فی المتعه» محاضرات الأدباء، ج۲، ص ۲۳۴.]

منبع: پرسمان


«مهریه» به مالی گفته می‌شود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح به زوجه خود می‌پردازد یا مکلف به پرداخت می‌شود؛ اما دریافت آن امروزه برای برخی از زنان به نوعی سودجویی تبدیل شده و از طرفی هم افزایش هزینه دادرسی بسیاری از زنان را با مشکل در دریافت مهریه مواجه کرده است.

«مهریه» به مالی گفته می‌شود که مرد در هنگام وقوع عقد نکاح به زوجه خود می‌پردازد یا مکلف به پرداخت می‌شود؛ اما دریافت آن امروزه برای برخی از زنان به نوعی سودجویی تبدیل شده و از طرفی هم افزایش هزینه دادرسی بسیاری از زنان را با مشکل در دریافت مهریه مواجه کرده است.

به گزارش ایسنا، علیرضا شرافتی – وکیل دادگستری – در رابطه با مهریه به «قانون» گفت: در قانون در رابطه با مهریه دو بُعد وجود دارد؛ یک بُعد آن حقوقی و بُعد دیگر، عرفی است. در بحث حقوقی در رابطه با مهریه، قانونگذار به صراحت بیان کرده است که برابر ماده 1082 اگر عقد مابین مرد و زن انعقاد شود خانم مالک مهر است و می‌تواند هرگونه تصرفی را داشته باشد. به طور کلی باید مطرح کرد که قانون در این رابطه خوب است. در عرف مهریه نوعی پشتوانه مالی برای همسر در استمرار زندگی خود است؛ چه در زمانی که از همسر خود جدا شده و چه زمانی که با هم زندگی می‌کنند، مهریه پشتوانه مالی زنان تلقی می‌شود.

اخذ مهریه نوعی درآمد برای بانوان

این وکیل دادگستری تصریح کرد: متاسفانه در جامعه ما برخی از خانم‌ها اخذ مهریه را برای خود نوعی درآمد می‌دانند که زندگی مشترک با فردی را در مدت کوتاهی آغاز ‌کنند و آن را به پایان برسانند که با این پایان در قالب طلاق توافقی یا یکطرفه مهریه خود را مطالبه کنند. در این بین مهریه به منبع در آمد و فریب در ازدواج به شغل این زنان تبدیل شده است.

همسرهای متعدد برای دریافت مهریه

وی ادامه داد: در فشارهایی که بین زوجین به وجود می‌آید، اگر مرد مقاومت کند و زن بخواهد طلاق بگیرد، دریافت حق طلاق در این شرایط در مقابل بخشش مهریه مطرح می‌شود زیرا طلاق از حقوق زوج است و به دلیل اینکه زن می‌خواهد زودتر طلاق بگیرد، فرضاً اگر مهریه آنها 100 سکه است، بخشی از آن را می‌بخشد تا به نتیجه مطلوب خود برسد. اما خانم‌هایی که روی بخش اعظم مهریه پافشاری و آن را دریافت می‌کنند، بیشتر ممکن است زندگی خود را ادامه دهند.

این وکیل دادگستری ادامه داد: دیده شده برخی خانم‌ها مهریه‌شان 150 سکه بوده اما آن خانم حتی حاضر بوده 15 یا 20 سکه دریافت کند و از همسر خود جدا شود و پس از مدتی با فرد دیگری ازدواج کند که این روال همچنان ادامه دارد و دوباره به همان صورت همسرهای متعدد و طلاق‌های پی‌درپی خواهیم داشت. گاهی این خانم‌ها آنقدر همسران خود را تحت فشار قرار می‌دهند تا مجبور به طلاق توافقی شوند.

مهریه نوعی حقوق ماهانه

شرافتی خاطرنشان کرد: باید به این نکته اشاره کرد که ممکن است زوج توان پرداخت مهریه را نداشته باشد که در اینجا بحث اعسار مطرح می‌شود و در نهایت مهریه تقسیط می‌شود و گویی زوجه این موضوع را برای خود حقوق ماهانه می‌داند، متاسفانه این موضوع در جامعه اسلامی اصلاً درست نیست که خانمی بیاید سکه و حقوقی را که قانون برای او جهت استمرار و استحکام زندگی متصور بوده، به طور دیگری استفاده کند.

هزینه دادرسی با تعداد سکه محاسبه می‌شود

وی درباره هزینه دادرسی برای دریافت مهریه گفت: بطورکلی مهریه چون به طلاق مربوط نیست و حق زنان است، زن می‌تواند در حین استمرار زندگی خود با همسر آن را مطالبه کند. اما بنابر بخشنامه‌ای که در دادگاه‌ها در جریان بود، اگر خانمی به دادگاه جهت دریافت مهریه مراجعه می‌کرد، چه مهریه او 100 سکه و چه هزار سکه بود، باید هزینه دادرسی قانونی را پرداخت می‌کرد که مبلغ آن برای همه یکسان و 200 هزار تومان بود و بعد از پرداخت آن توسط زوجه قاضی به پرونده رسیدگی می‌کرد. ولی در حال حاضر تعداد سکه‌ها مهم است و اگر خانمی می‌خواهد مهریه خود را مطالبه کند باید در قوه قضاییه برای تعداد سکه‌های اعلامی ابطال تمبر کند. یعنی در دفاتر خدمات قضایی اگر خانمی 10 سکه می‌خواهد مطالبه کند بنابر نرخ روز سکه باید خانم ابطال تمبر کند و به تبعیت آن وکیل تمبر خود را بالا ببرد و ‌پس از آن وارد قوه قضاییه شوند که این روند باعث شده تعداد خانم‌هایی که مهریه خود را مطالبه می‌کنند به علت ناتوانی در پرداخت هزینه دادرسی و حق الزحمه وکیل، کمتر شود.

این وکیل دادگستری ادامه داد: این موضوع معایبی هم دارد که یکی از آن‌ها، این است که برخی خانم‌ها قدرت مالی ندارند و فشار زیادی بر آنان وارد شده و حالا که می‌خواهند مهریه خود را مطالبه کنند، پول تمبر را ندارند چه برسد به پول وکیل. در این صورت این به ضرر این زنان است.

با بررسی وضعیت اعسار زن، زمان مطالبه مهریه طولانی می‌شود

شرافتی در پایان گفت: این بخشنامه در 21 مرداد 94 به واحد های قضایی در سراسر کشور به عنوان یکنواخت‌سازی در اخذ هزینه دادرسی آمده است که خانم‌ها باید هزینه‌های ورودی را بدهند بعد وارد شوند. حالا که این مسأله مطرح شده خانم‌ها دادخواستی به نام اعسار می‌دهند که در مطالبه مهریه تا به حال چنین چیزی مطرح نبود. اما با توجه به این بخش‌نامه خانم ها دادخواستی به نام اعسار نسبت به هزینه دادرسی توامان با مطالبه مهریه می‌دهند که معمولا تا به اعسار آنها رسیدگی شود زمان مطالبه مهریه آنها طولانی می‌شود. در مجموع باید گفت این بخشنامه برای جلوگیری از سودجویی برخی از زنان، مناسب است.

انتهای پیام

دیدگاهتان را بنویسید