مقایسه کیا ریو مونتاژ با هیوندای ورنا و پژو 206

کدام دست دوم ؛ پارس یا ریو؟
5
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد!
http://akhr.ir/1818603
10.8K
51
دنده/ براي افرادي که جهت خريد خودرو بودجه ي حدود 25 ميليون تومان در نظر گرفته اند و در عين حال توقعشان از اتومبيل چيزي بالاتر از پرايد، ام وي ام 110 يا تيبا صندوقدار است، چاره اي جز پذيرش ريسک بيشتر و خريد اتومبيل دست دوم باقي نمي ماند. از خودروهاي کارکرده خيلي قديمي که بگذريم، دست دوم هاي 5 و 6 ساله ي سالم زيادي با همين بودجه قابل خريداريست که از آن جمله مي توان به سمند، رانا، پژو 206، کيا ريو،تندر90 و پژو پارس اشاره کرد.
اينکه خريد خودروي صفر بهتر است يا دست دوم و در ميان اين همه اتومبيل کارکرده کداميک ارزش بيشتري براي خريد دارد بحث مفصلي است که در يک مقاله کوتاه نمي گنجد اما امروز قصد داريم به بررسي کلي و مقايسه دو رقيب قيمتي يعني کيا ريو و پژو پارس در ميان دست دوم هاي سالم بازار (با حدود قيمت 25 ميليون تومان) بپردازيم تا مشخص شود کداميک برنده ي رقابت خواهد بود و يا حداقل کداميک براي چه سليقه و نيازي مناسب تر مي باشد. به اين اميد که سوالات افرادي که بين خريد اين دو ترديد دارند، پاسخ داده شود.
نگاه کلي به پارس و ريو
پژو پارس (که در ابتدا با نام پرشيا به بازار ارائه شد و هنوز هم در بين نيمي از مردم با همين نام خطاب مي شود)، حاصل فيس ليفت موفق پژو 405 بود که در زمان خود با قيمتي بسيار بالا توسط ايران خودرو ارائه و يکي از لوکس ترين اتومبيل هاي ايراني لقب گرفت! البته در آن سال ها محدوديت بازار داخلي بسيار بيش از زمان حال بود و پس از مدت کوتاهي با ورود اتومبيل هايي نظير سيتروئن زانتيا و نيسان ماکسيما، پژو پارس از يک خودروي لوکس به اتومبيلي معمولي تنزل درجه پيدا کرد ولي همچنان به لطف طراحي مناسب و کيفيتي که گفته مي شد کمي از 405 هاي وطني بالاتر است، توانست جايگاهش را در ميان مردم حفظ کرده و حتي همين امروز برخي افراد، خريد نمونه ي صفر کيلومتر آن را به رقباي مختلف از جمله چيني هاي پر زرق و برق بازار ترجيح مي دهند.
در سمت ديگر ميدان کيا ريو قرار گرفته. اتومبيلي از يک کمپاني خوشنام کره اي که توسط سايپا با هدف پر کردن فضاي خالي بين پرايد و زانتيا قدم به بازار تشنه ي ايران گذاشت اما عليرغم جايگاه مناسبي که در ميان مردم براي خود دست و پا کرده بود، در سال 91 از خط توليد خارج شد و اکنون مدل هاي جديد آن (که البته هيچ شباهتي با محصول قديمي مونتاژ ايران ندارند) بصورت وارداتي و البته با قيمتي بسيار بيشتر از ريو سايپا به فروش مي رسند و طرفداران مدل قديمي چاره اي جز خريد نمونه هاي دست دوم اين محصول نخواهند داشت.
طراحي ظاهري
بدنه پارس با يک فيس ليفت هوشمندانه روي اتاق پژو 405 بوجود آمد. تغيير چهره اي موفق که خودرو پير فرانسوي را از حالت خشک و ساده ي قبلي خارج و در حرکتي رو به جلو آن را به چهره محصول جذاب تر پژو، يعني 406 نزديک نمود.
البته جذابيت اين طرح بيشتر مربوط به همان سال ها مي شد و در حال حاضر که چشمانمان به طراحي سيال و چشم نواز خودروهاي امروزي عادت کرده بدنه پارس شکل کاملاً معمولي به خود گرفته است ضمن اينکه توليد زياد و حضور طولاني مدت اين محصول در کشومان موجب شده با چهره اي تکراري مواجه باشيم. هرچند بايد اعتراف کرد هنوز هم در مقابل برخي رقبا (به عنوان مثال تندر90، سمند سورن و يا ام وي ام 530) در زيبايي حرف هايي براي گفتن دارد.
حالا نگاهي به خودروي رقيب يعني ريو مي اندازيم. در اوايل ارائه اين محصول کمي طول کشيد تا مردم با طراحي متفاوت اين اتومبيل کوچک شهري کنار بيايند. در واقع وقتي به بدنه ريو نگاه مي کنيم نه ميتوان از کلمه ي زيبا و چشم نواز استفاده کرد و نه آن را زشت و بدترکيب دانست! طراحي خاص درب موتور و صندوق عقب در کنار چراغ هايي که تا بالاي کاپوت کشيده شده اند براي مردمي که سال ها به طرح هاي ساده اما روتين عادت کرده بودند کمي غير عادي به نظر مي رسيد. ضمن اينکه اين طراحي در جايي ما بين محافظه کاري و طرح هاي آينده نگرانه بلاتکليف است و در نتيجه چهره اش نه ساده و سنگين از آب درآمده و نه مدرن و هيجان انگيز! البته پس از گذشت مدتي، وقتي به طراحي خاص بدنه ريو عادت کرديد جنبه هاي مثبت آن هم قابل رويت مي شوند. به عنوان مثال طراحي کليه قسمت هاي بدنه اين اتومبيل کره اي با يکديگر هماهنگي مناسبي دارند و يا حداقل نسبت به برادرش هيونداي ورنا چهره اي جوان پسندانه تر به نمايش گذاشته است. در هر صورت با اينکه اين خودروي کوچک آسيايي از نظر طراحي نمره ي قبولي را با توجه به سن و سال و قيمتش بدست مي آورد ولي به طور کلي نمي توان امتياز خيلي بالايي از اين حيث به ريو داد.
در مقايسه با پارس بايد گفت که هرچند بحث زيبايي تا حد زيادي سليقه اي است و کيا ريو بدليل تعداد کمتر در خيابان ها کمي خاص تر به نظر مي رسد اما در حالت کلي امتياز برتر در طراحي نصيب پژو پارس خواهد شد. چراغ هاي کشيده، سپرها و جلو پنجره اسپرت با ظاهري خشمگين تر و با ابهت بيشتر نسبت به ريو که با چراغ هاي نيم دايره و دهاني نيمه باز چهره اي با مزه اما کم جذبه را به بيننده القا مي کند از جمله دلايل ما براي دادن اين برتري به گربه سان ايراني/فرانسوي بود.
طراحي داخلي
با ديدن تغييرات ظاهري مناسب در پارس توقع مي رود با ورود به کابين هم با يک حرکت رو به جلو نسبت به 405 روبرو شويم ولي در واقع به غير از استفاده از طرح چوب در برخي قسمت ها و فرمان چهار شاخه و چند مورد جزئي ديگر، تفاوت محسوسي با داشبود قديمي محصول ارزان قيمت ايران خودرو يعني 405 (و يا حتي پژو RD و روا) به چشم نمي آيد و اين مسئله براي شخصي که مبلغي بسيار بيشتر پرداخت کرده تا خودرويي از همه نظر بهتر دريافت کند کمي ناراحت کننده به نظر مي رسد. در حقيقت طرح اين کابين به چند دهه قبل باز مي گردد و فضايي کاملاً قديمي را براي سرنشينان تداعي مي کند.
درست است که داشبورد پارس حرف چنداني براي گفتن نداشت اما رقيبش هم نتوانست از اين فرصت بدست آمده براي رسيدن به برتري استفاده کند چرا که ريو نيز از اين حيث وضعيت مطلوبي ندارد. با وارد شدن به داخل کابين ريو با داشبوردي ساخته شده از پلاستيک خشک روبرو مي شويم که نه تنها با کيفيت به نظر نمي رسد بلکه در طراحي آن نيز هيچ خلاقيتي بکار نرفته است. طراح با خطوط بسيار ساده و بدور از هر گونه هيجاني صرفاً ادوات را سر جاي خود قرار داده تا حاصل کار چيزي جز يک داشبورد ساده (و البته کاربردي) نباشد.
از نظر طراحي داخلي هرچند داشبود قديمي پارس چندان چنگي به دل نميزد و برتري زيادي نسبت به ريو نداشت اما استفاده از متريال نرم تر و با کيفت تر باعث شد در اين مورد هم برتري را به محصول ايران خودرو دهيم تا ريو فعلاً دست خالي بماند.
(نکته: با توجه به اينکه پژو پارس دست دوم هم قيمت با کيا ريو در مدل هاي با داشبود قديمي موجود است بررسي داشبورد جديد پارس را به فرصتي ديگر موکول مينماييم.)
خوب تا همين جاي کار نتيجه بررسي 2 هيچ به نفع پارس شده! اما هنوز رقابت به پايان نرسيده و فرصت زيادي براي خودنمايي ريو باقيست.
موتور و توانايي هاي حرکتي
پژو پارس مورد تست از نوع معمولي با موتور XU7 با حجم 1761 سي سي و 8 سوپاپ است که توان توليد 100 اسب بخار قدرت در دور موتور 6000 و 153 نيوتن متر گشتاور در دور موتور 3000 را دارد. اما در سمت ديگر کيا ريو با موتور کوچکتر 1493 سي سي ولي با 16 سوپاپ قرار گرفته که 97 اسب بخار قدرت در دور 5500 و 135 نيوتن متر گشتاور در دور 4500 را در اختيار راننده قرار مي دهد. ضمناً هر دو خودرو داراي گيرباکس دنده اي 5 سرعته (6 دنده) هستند.
در واقع با اين اعداد و ارقام، اعلام برنده ي قطعي کمي دشوار است. چراکه حجم بالاتر موتور پارس در مقابل 8 سوپاپ بيشتر ريو و گشتاور بالاتر پژو نيز در برابر وزن سبک تر کيا به چالش کشيده مي شود تا با در نظر گرفتن ساير متغيرها از جمله ضرايب گيرباکس متفاوت، رقابتي نزديک بين اين دو اتومبيل بوجود آيد.
با توجه به دست دوم بودن خودروهاي مورد تست و اينکه بدون دستگاه داينو نمي توانيم بفهميم هر کدام در اين سال ها چند اسب را بنا بدلايل مختلف (از جمله نگهداري نامناسب) فراري داده اند به اعداد اعلامي توسط کارخانه بسنده مي کنيم.
شتاب اعلامي کارخانه براي رسيدن به سرعت 100 کيلومتر بر ساعت با پژو پارس 11 ثانيه (برخي منابع 11.5) و براي ريو 11.3 ثانيه (برخي منابع 12) بيان شده که در کنار حداکثر سرعت 190 پارس و 175 ريو از برتري نسبي نماينده ايران خودرو حکايت دارد هرچند بعيد به نظر مي رسد که کسي بدليل چند دهم ثانيه شتاب ضعيف تر از خريد اتومبيل مورد علاقه خود پشيمان شود.
استهلاک
همه ي ما جمله ي معروف “اتومبيل من خوب يا بد درآمده” را شنيده ايم! جمله آشنايي که تنها بيانگر يک نکته است: “کيفيت متغير، در محصولات توليد/مونتاژ شده در داخل کشور” شخصاً افرادي را مي شناسم که در مدت چند سال استفاده از پژو پارس زحمتي جز تعويض قطعات مصرفي نداشته اند و برخي ديگر از همان سال اول از کيفيت پايين و خرابي هاي پژو پارس خود شکايت مي کردند! اين قضيه در مورد کيا ريو مونتاژ ايران هم تا حدودي وجود دارد اما به نظر مي رسد برخلاف کيفيت ظاهري پايين ريو که در بخش طراحي داخلي به آن اشاره کرديم در مورد ماندگاري و کم استهلاکي اتومبيل، کيا به لطف استفاده از درصد بيشتري از قطعات وارداتي، با ثبات بيشتر در کيفيت، عملکرد قابل قبول تري داشته است. در سوالي که از تعدادي از دارندگان ريو و پارس پرسيده شد هم به نظر مي آيد خودرو ريو کم استهلاک تر از پارس بوده و درصد بيشتري از مشتريان خود را از اين بابت راضي نگه داشته است. حتي بسياري معتقدند بهترين برگ برنده کيا ريو مثل هيونداي ورنا در کم استهلاکي و کم آزاري اين خودرو است (هرچند لازم است اشاره کنيم که با توجه به کوچک بودن جامعه آماري در نظر گرفته شده نمي توان با اطمينان صد در صد در اين مورد نظر داد).
مصرف سوخت
در دوران بنزين 100 توماني، کم مصرف بودن يک خودرو معيار چندان مهمي براي انتخاب به حساب نمي آمد ولي در حال حاضر که هر ليتر بنزين معمولي قيمتي برابر 1000 تومان دارد، اين مورد (بخصوص براي طبقه متوسط به پايين) به يک فاکتور اساسي در هنگام انتخاب اتومبيل بدل شده. هر چند مشخص است که از اين حيث ريو شرايط بهتري خواهد داشت اما اجازه بدهيد ببينيم اين برتري تا چه اندازه اي محسوس است.
در شرايطي که خودرو کيا ريو با موتور کوچک تر و 16 سوپاپ به ازاي هر صد کيلومتر پيمايش مسير در سيکل ترکيبي به حدود 7 ليتر سوخت نياز دارد، خودروي پارس با مصرفي در حدود 9.1 ليتر در صد کيلومتر (برخي منابع 9.5 ليتر) خودرويي کاملاً پر مصرف به نظر مي رسد (البته ناگفته نماند که در مدل TU5 و يا موتور XU7/L4 که روي پارس ELX استفاده شده، مصرف پايين تر و کمي به ريو نزديک مي شود).
با توجه به توضيحات بالا و با يک محاسبه ي سرانگشتي براي فردي که ماهانه 2 هزار کيلومتر از خودرو استفاده مي کند انتخاب ريو نسبت به پارس XU7 صرفه جويي سالانه حدود 500 هزار تومان در پي خواهد داشت که مبلغ قابل توجهي است!
امکانات رفاهي
هر دو اتومبيل با داشتن امکانات ابتدايي مثل فرمان هيدروليک، تهويه مطبوع دستي، شيشه بالابرهاي برقي براي همه ي درب ها، قفل مرکزي و مواردي از اين قبيل خودروهاي مجهزي به نظر نمي رسند اما پژو پارس با داشتن چند آپشن اضافه مثل مه شکن جلو، دماسنج، آيينه هاي جانبي برقي، زيرآرنجي عقب و … کمي خود را بالاتر از ريو قرار داده است.
(البته ريو در مدل هايي مجهز به گيرباکس اتوماتيک، ايربگ راننده و يا ترمز ضد قفل (ABS) هم در بازار يافت مي شود و همچنين پارس نيز در انواع مدل هاي تکامل يافته تر با امکانات بهتر مثل ايربگ و ABS و گيرباکس اتومات و … در بازار موجود است که با قيمت کمي بيشتر مي توانند انتخاب هاي کامل تري، نسبت به مهمانان امروز ما باشند)
تجربه رانندگي
با وجود اينکه معمولاً خودروسازان کره اي به نداشتن حس لذت رانندگي پشت فرمان متهم مي شوند کيا ريو نسبت به کلاس و رده ي قيمتي اش شما را نااميد نخواهد کرد. فرمان نرم و خوش دست در کنار موتوري سر حال و واکنش پدال گاز مناسب شرايط را براي يک رانندگي لذت بخش فراهم نموده. در شروع حرکت دنده هاي يک و دو گيرباکس به سرعت پر شده و از شما دنده ي سبک تري طلب مي کنند. شتابگيري در سرعت هاي بالاي 100 هم نسبت به موتور 1.5 ليتري و توقعي که از اين انجين کوچک و کم مصرف ميرود قابل قبول است. صندلي هاي کيا کمي سفت هستند اما با اين حال سرنشينان جلويي حس نسبتاً راحتي خواهند داشت. بدنه ي جمع و جور ريو باعث مي شود در خيابان هاي شلوغ تسلط کافي بر ابعاد خودرو داشته باشيد و عبور از ميان ماشين ها (که البته خودروبانک اين کار را توصيه نميکند!) و يا جا کردن ماشين در فضاهاي کوچک پارک با اين کره اي کم ادعا آسان به نظر مي رسد.
البته در کنار اين نکات مثبت مشکلاتي هم هست! مثلاً صداي موتور با افزايش دور به شدت به داخل کابين نفوذ مي کند، فضاي سرنشينان عقب چندان تعريفي ندارد و سيستم تعليق نيز هرچند در دست اندازهاي کوچک عملکرد قابل قبولي دارند اما در مواجهه با سرعت گيرهاي بزرگ يا چاله هاي کمي عميق تر ضربات را به سرنشينان منتقل مي کنند. باتوجه به وزن بيش از يک تن و ارتفاع کم ريو توقع داريم در سرعت هاي بالا حس آرامش در پشت فرمان حفظ شود اما حس سبکي اين خودرو در سرعت هاي زياد کمي بيش از انتظار ما بود. ضمناً عملکرد ترمزها هم حداقل در نمونه ي مورد تست که فاقد سيستم ABS است کاملاً متوسط ارزيابي شد. شايد يکي از نکات منفي ريو مونتاژ شده در کشور استفاده از رينگ هاي 13 اينچي است که براي اين خودرو کمي کوچک به نظر مي رسد و مي توان با هزينه ي نه چندان زياد و تعويض با سايز 14 (که استاندارد اين خودرو هم همين سايز است) به بهبود سواري و کاهش برخي مشکلات اشاره شده، کمک کرد.
اما پژو پارس سواري متفاوتي با ريو دارد. البته براي فردي که قبلاً با پژو 405 رانندگي کرده و اکنون براي اولين بار پشت فرمان محصول گران قيمت تر ايران خودرو مي نشيند تجربه ي چندان جديدي در کيفيت سواري اتفاق نخواهد افتاد! اما در مقايسه با ريو فضاي کابين در پارس کمي راحت تر است، سرنشينان عقب فضاي پاي بيشتري در اختيار دارند و عليرغم توانايي هاي حرکتي تقريباً مشابه بدليل نفوذ کمتر صداي موتور (که البته خيلي هم رضايت بخش نيست اما نسبت به ريو شرايط کمي بهتري دارد) آرامش بيشتري در داخل پژو پارس برقراراست. فرمان اتومبيل کمي سفت تر از ريو است اما حس امنيت و پايداري بيشتري در سرعت هاي بالا در اين اتومبيل احساس مي شود و عملکرد سيستم تعليق و ترمزها نسبتاً مناسب است هرچند که باز هم با حالت ايده آل فاصله دارد. ظرفيت باک پارس 70 ليتر مي باشد که 25 ليتر از ريو بالاتر است اما بيشتر اين برتري حجمي صرف اشتهاي زياد موتور قديمي پژو خواهد شد هرچند با اين وجود همچنان مسافت بيشتري را با يک بار سوختگيري (بخصوص در سفرها) خواهد پيمود.
در مورد ابعاد همانطورکه با يک نگاه هم مي توان تشخيص داد پژو کمي بزرگتر است و اگر بخواهيم دقيق تر بيان کنيم طول، عرض و ارتفاع پارس به ترتيب 4498، 1704، 1410 ميليمتر و براي کيا ريو 4240، 1680، 1420 ميليمتر مي باشد.
نتيجه گيري
حتي با بررسي کليه جوانب هم نمي توان يکي از اين دو خوردو را برنده ي قطعي اين مقايسه دانست. چراکه سلايق متفاوت و ضريب اهميت هر قسمت از اتومبيل براي افراد مختلف متفاوت است. مثلاً ممکن است ضريب اهميت کم مصرف بودن براي فردي بسيار مهم تر از جاداري اتاق باشد و يا برعکس.
اما در شرايط مساوي و در نظر گرفتن سليقه ي عمومي بايد بگوييم پژو پارس با اختلاف کمي برنده ي اين رقابت شد. در حقيقت خودرو کيا ريو دنده اي در زمان توليد رقيب قيمتي پژو 405 بود که هر دو قيمتي پايين تر از پارس داشتند و ريو هم مي توانست از نظر طراحي و امکانات حرف هاي بيشتري در مقابل اين رقيب داشته باشد، اما بعد از خروج ريو از خط توليد و کمياب شدن نمونه هاي مدل بالا، محصول محبوب سايپا با افزايش قيمت در نمونه هاي دست دوم مواجه شده و گريزي به رده ي قيمتي پژو پارس زده است. درنتيجه عليرغم تمام نکات مثبت و قابل احترام ريو، در برخي موارد مثل آپشن و زيبايي در رقابت با پارس کمي جا مي ماند؛ هرچند که به هيچ عنوان نمي توان آن را رقيبي از پيش بازنده دانست.